کشف و شناسایی چالش های عناصر برنامه درسی در مدارس ابتدایی(یک تحقیق کیفی با استفاده از نظریه میلر)

هدف تحقیق حاضر، شناسایی و تحلیل چالش های عناصر برنامه درسی در مدارس ابتدایی با رویکرد کیفی و بهره گیری از نظریه میلر بود. این پژوهش به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با معلمان و مدیران مدارس ابتدایی انجام شد. در تحلیل داده ها، از رویکرد تئوری محور میلر به منظور کشف مولفه ها و چالش های موجود استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد که پنج چالش اصلی در طراحی و اجرای برنامه درسی در مدارس ابتدایی وجود دارد: ناهماهنگی اهداف آموزشی با نیازهای یادگیرندگان، محتوای غیرمنعطف و فاقد ارتباط با زندگی واقعی دانش آموزان، غلبه روش های تدریس سنتی و معلم محور، تمرکز بر ارزشیابی کمی به جای کیفی و فرآیندمحور، و محدود بودن نقش معلمان در طراحی و اجرای برنامه درسی. این یافته ها با نتایج پژوهش های پیشین در زمینه های مشابه همخوانی دارد و تاکید می کند که برای بهبود برنامه های درسی در مدارس ابتدایی باید به هم افزایی عناصر برنامه درسی و مشارکت فعال معلمان توجه ویژه ای شود. در نتیجه گیری، تحقیق حاضر بر لزوم بازنگری و بهبود مستمر برنامه درسی بر اساس رویکردهای مشارکتی، انعطاف پذیری محتوا و تلفیق روش های تدریس فعال تاکید کرد. بر این اساس، پیشنهاد شد که مدیران و معلمان با طراحی برنامه های درسی منطبق بر نیازها و شرایط واقعی دانش آموزان و بهره گیری از ارزشیابی های کیفی، کیفیت یادگیری را ارتقا دهند.

کلیدواژه ها:

: برنامه درسی ، نظریه میلر ، چالش های برنامه درسی ، مدارس ابتدایی