نقش ابعاد مرضی شخصیت بر نشانگان بدریختانگاری بدن با میانجی گری نگرشهای فرهنگی- اجتماعی نسبت به ظاهر
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 28
فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CONFPSY01_145
تاریخ نمایه سازی: 6 خرداد 1404
چکیده مقاله:
مقدمه: با توجه به ماهیت پیچیده و شیوع نشانگان بدریختانگاری بدن در میان نوجوانان که معمولا همراه با اختلال در عملکرد روزانه است، مطالعات بیشتر در زمینه سببشناسی آن ضروری به نظر می رسد. هدف: مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه بین ابعاد مرضی شخصیت و نشانگان بدریختانگاری بدن با میانجیگری نگرشهای فرهنگی- اجتماعی نسبت به ظاهر انجام گرفت. روش: مطالعه حاضر، توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان مقطع متوسطه دوم نواحی پنجگانه تبریز در سالتحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که با روش نمونهگیری خوشه ای چندمرحله ای به تعداد ۳۹۶ نفر انتخاب و به پرسشنامههای نشانگان بدریختانگاری بدن (اوستوزین و همکاران)، ابعاد مرضی شخصیت ((PID-۵ و نگرشهای فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر (SATAQ-۳) پاسخ دادند. جهت محاسبه شاخصهای توصیفی و همبستگی از نرم افزار SPSS و برای مدلیابی معادلات ساختاری نیز از نرم افزارAMOS استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد اثرمستقیم ابعاد مرضی شخصیت به نشانگان بدریختانگاری بدن و نیز، اثرغیرمستقیم آن با میانجی گری نگرشهای فرهنگی-اجتماعی نسبت به ظاهر مثبت و معنی دار بود (۰۵/۰< P). نتیجهگیری: با درنظر گرفتن نتایج پژوهشی، ابعاد مرضی شخصیت میتواند شکلگیری نشانگان بدریختانگاری بدن را برمبنای سازوکار واسطهای نگرشهای فرهنگی- اجتماعی نسبت به ظاهر در بین نوجوان پیشبینی کند. واژگان کلیدی: ابعاد مرضی شخصیت، نشانگان بدریختانگاری بدن، نگرشهای فرهنگی– اجتماعی نسبت به ظاهر مقدمه اکثریت متخصصین حوزه سلامت و رفتار (کلامنسکی و همکاران ، ۲۰۱۷)، بر این باورند که دوره نوجوانی با توجه به ساخت هویت و شخصیت انسان، یکی از مهمترین و پرتلاطمترین دورهها در مسیر رشدی هر انسانی بهشمار رفته و نمود آن را میتوان در بیثباتی رفتار نوجوانان مشاهده کرد. بر این مبنا، ظهور بسیاری از مشکلات روانشناختی نوجوان قابل انتظار بوده و تلنگری بر نابهنجاریهای احتمالی ایجاد شده خواهد بود (گولومبک و همکاران، ۲۰۲۰). بر همین اصل، به نظر میرسد تغییرات ظاهری و هورمونی ایجاد شده در دوره متحول شده نوجوانی، میتواند به عنوان محرک یا تسهیلگر در پدیداری برخی نشانگان، مانند
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سید حامد حسینپور
دانشجوی دکتری روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
رحیم یوسفی
دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
رضا عبدی
دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران
حسن یعقوبی
دانشیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان، تبریز، ایران