تحلیل روانشناختی فرآیندهای مغزی در زمان تصمیم گیری های پیچیده و دقت شناختی: بینش های جدید از روش های تصویربرداری مغزی

مقدمه: مطالعات اخیر در زمینه تصمیم گیری پیچیده با استفاده از تکنیک های تصویربرداری عصبی، بینش های مهمی درباره ی سازوکارهای مغزی موثر در فرایندهای شناختی و انتخاب استراتژی ارائه داده اند. هدف: هدف این مطالعه بررسی نقش نواحی کلیدی مغز، از جمله قشر جلوی پیشانی و جسم مخطط، در یکپارچه سازی مولفه های شناختی، عاطفی و زمینه ای در فرآیند تصمیم گیری است. روش: در این مرور، از داده های حاصل از تکنیک هایی نظیر تصویربرداری تشدید مغناطیسی کارکردی (fMRI)، الکتروانسفالوگرافی (EEG) و روش های ادغام چندوجهی استفاده شده است. همچنین از الگوریتم های یادگیری ماشین برای توسعه مدل های پیش بینی کننده بهره گرفته شده است. نتایج: یافته ها نشان می دهند که ابزارهای تصویربرداری عصبی نه تنها امکان نقشه برداری دقیق فعالیت های مغزی را فراهم کرده اند، بلکه در زمینه های بالینی برای تشخیص و درمان اختلالات شناختی و در حوزه هوش مصنوعی برای طراحی الگوریتم های تصمیم گیری کاربرد دارند. نتیجه گیری: با وجود پیشرفت های قابل توجه، چالش هایی همچون پیچیدگی داده ها، مسائل اخلاقی و محدودیت در دسترسی به داده ها باقی مانده اند. پیشبرد تحقیقات در این حوزه مستلزم همکاری بین رشته ای، بهبود روش های تحلیلی و نوآوری در اشتراک گذاری داده هاست تا درک جامع تری از تصمیم گیری پیچیده فراهم شود.

کلیدواژه ها:

تصویربرداری عصبی ، تصمیم گیری ، دقت شناختی ، یادگیری ماشین ، ادغام چندوجهی