بررسی کیفی رابطه بین باورهای انگیزشی و استراتژی های یادگیری خودتنظیمی در موفقیت تحصیلی دانش آموزان

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 10

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF و WORD قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

FSCH03_870

تاریخ نمایه سازی: 2 خرداد 1404

چکیده مقاله:

باورهای انگیزشی، به ویژه باور به خودکارآمدی، به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر انگیزش و تلاش دانش آموزان شناخته شده است. این باورها، شامل احساس توانایی فرد برای موفقیت در وظایف مختلف، به شدت بر نحوه تعامل دانش آموزان با چالش ها و مشکلات در فرآیند یادگیری تاثیر می گذارند. از طرفی، خودتنظیمی، به معنای توانایی فرد برای مدیریت فرآیند یادگیری خود از جمله تعیین اهداف، برنامه ریزی، نظارت بر پیشرفت، و استفاده از استراتژی های مختلف برای رسیدن به اهداف است. این مهارت ها به دانش آموزان کمک می کنند تا به طور مستقل بر یادگیری خود نظارت داشته باشند و در مواجهه با مشکلات، از استراتژی های مختلف برای غلبه بر موانع استفاده کنند. باورهای انگیزشی و خودتنظیمی تاثیرات مهمی بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارند. دانش آموزانی که باور به توانایی های خود دارند، به طور معمول از استراتژی های خودتنظیمی به طور موثرتری استفاده می کنند و در نتیجه، موفقیت تحصیلی بالاتری را تجربه می کنند. در مقابل، دانش آموزانی که با چالش ها و مشکلات مواجه می شوند، به دلیل نداشتن باورهای مثبت انگیزشی، ممکن است تمایل کمتری به استفاده از استراتژی های خودتنظیمی داشته باشند و به طور کلی عملکرد تحصیلی ضعیف تری داشته باشند. محیط آموزشی و نقش معلمان در تقویت این دو عامل در دانش آموزان حائز اهمیت است. معلمان با ایجاد محیط های حمایتی و بازخوردهای مثبت می توانند انگیزه و اعتماد به نفس دانش آموزان را تقویت کنند. همچنین، طراحی استراتژی های تدریس که بر توسعه مهارت های خودتنظیمی تاکید دارند، می تواند به بهبود عملکرد تحصیلی و رشد شخصی دانش آموزان کمک کند.

نویسندگان

زرین تاج شهریور

کارشناسی ارشد آموزش و بهسازی منابع انسانی، آموزش و پرورش استان فارس

مینو محمدی فرد

کارشناسی آموزش ابتدایی، آموزش و پرورش استان فارس