تجزیه و تحلیل مدیریت استراتژیک جهت دستیابی به تحول سازمانی و مشارکت کارکنان

مدیریت استراتژیک کارآمد به عنوان یک عنصر مهم در کارایی عملکرد شرکت هایی که در فضای پویا و دشوار قرن بیست و یکم فعالیت می کنند، محسوب می شود. در مواجهه با عدم امنیت و کمبود منابع اطلاعاتی، برای رفع آشفتگی های محیطی و نیاز مستمر به تحول سازمانی مناسب برای تحقق اهداف تعیین شده، به مدیریت استراتژیک نیاز است. اکثر مطالعات مفهومی و تجربی نشان داده اند که مدیریت استراتژیک به طور معناداری بر نتایج تاثیر می گذارد. علیرغم اهمیت مدیریت استراتژیک، مطالعات نشان داده است که تاثیر مدیریت استراتژیک بر عملکرد شرکت به محدودیتهای شرطی یا اثر تصادفی بستگی دارد. تاکنون، فقط تعداد اندکی از مطالعات تجربی ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین مدیریت استراتژیک، محیط خارجی، تحول سازمانی و نتایج را تجزیه و تحلیل کرده اند. هدف این مقاله بررسی این شکاف تحقیقاتی از طریق تجزیه و تحلیل انتقادی جنبه های مفهومی و تجربی مبانی نظری مرتبط با آن می باشد که بیان می کند این احتمال وجود دارد که محیط خارجی و تغییرات سازمانی بر رابطه بین مدیریت استراتژیک و عملکرد سازمانی تاثیر بگذارد. این مقاله، با آنالیز فرضیات نوظهور بیان می کند که تاثیر مستقیم مدیریت استراتژیک بر نتایج، بحث برانگیز و مبهم است، زیرا تاثیر محیط خارجی و تغییرات سازمانی را می توان تعدیل و میانجی گری کرد. باید امیدوار بود که محققان و ژورنال ها برای تسریع در رفع خال دانش موجود، تحقیقات تجربی در زمینه های مختلف انجام دهند.

کلیدواژه ها:

مدیریت استراتژیک ، تغییر سازمانی ، محیط خارجی ، عملکرد سازمانی