نقش علوم اجتماعی در آموزش تفکر انتقادی به دانش آموزان
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 46
فایل این مقاله در 7 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EDPNU01_3901
تاریخ نمایه سازی: 30 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
چکیده:تفکر انتقادی به عنوان یکی از مهارت های کلیدی قرن بیست و یکم، نقش اساسی در تربیت شهروندان آگاه، مسئول و توانمند ایفا می کند. آموزش این مهارت نیازمند بستری مناسب و بین رشته ای است که علوم اجتماعی به عنوان یکی از موثرترین حوزه ها می تواند در آن نقش آفرینی کند. مقاله حاضر به بررسی نقش علوم اجتماعی در آموزش تفکر انتقادی به دانش آموزان می پردازد و با مروری بر مبانی نظری، به تبیین این نکته می پردازد که چگونه مفاهیم، روش ها و رویکردهای موجود در علوم اجتماعی می توانند زمینه ساز پرورش ذهن تحلیلی و نقادانه در دانش آموزان شوند. استفاده از مفاهیم مرتبط با عدالت اجتماعی، حقوق شهروندی، ساختارهای قدرت، هویت فرهنگی و پدیده های اجتماعی، به دانش آموزان این امکان را می دهد که واقعیت های پیرامون خود را به طور عمیق تری درک کنند و درباره آن ها پرسش گری کنند. همچنین، روش های مشارکتی نظیر بحث گروهی، تحلیل منابع چندگانه، مطالعه موردی و پژوهش های میدانی، ابزارهایی موثر در جهت تقویت مهارت های تفکر انتقادی به شمار می روند. یافته های این مقاله نشان می دهد که ادغام هدفمند علوم اجتماعی در برنامه های درسی، می تواند به توسعه توانایی هایی چون تحلیل منطقی، تشخیص سوگیری ها، ارزیابی شواهد و شکل دهی دیدگاه های مستقل در میان دانش آموزان منجر شود. در نتیجه، آموزش علوم اجتماعی نه تنها به درک بهتر واقعیت های اجتماعی می انجامد، بلکه بستری مناسب برای پرورش تفکر نقاد نیز فراهم می آورد. بر این اساس، پیشنهاد می شود که سیاست گذاران آموزشی و معلمان، با بازنگری در محتوای درسی و روش های تدریس، از ظرفیت های علوم اجتماعی برای آموزش تفکر انتقادی به شکلی ساختارمند و هدفمند بهره مند شوند.
کلیدواژه ها:
کلمات کلیدی: تفکر انتقادی ، علوم اجتماعی ، آموزش و پرورش ، تحلیل اجتماعی ، پرسش گری ، سواد مدنی ، برنامه درسی.
نویسندگان
حمزه بیجارزهی
کارشناسی علوم سیاسی دانشگاه آزاد زاهدان