بررسی واژه شاه در مثنوی مولوی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 161

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RTTCH03_1752

تاریخ نمایه سازی: 30 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

جلال الدین محمد بلخی در اثر شریف خود مثنوی، مسائل و مفاهیم مختلفی را بیان و ترسیم کرده و با واژگان و کلمات توانسته درونیات و اندیشه های متعالی خود را برای مخاطب شرح و تحلیل کند. یکی از این واژگان که در این کتاب مورد استفاده قرار گرفته، واژه شاه است که شاعر آن را در معانی مختلفی به کار برده است. شاه در مثنوی، گاه برای بیان مفاهیم ظاهری و گاه برای بیان مفاهیم باطنی بیان شده است؛ به عبارتی دیگر مولوی در این اشعار، شاه را در معانی متعددی از جمله، خداوند، اولیای الهی، پادشاه و حاکم، جبرئیل، عقل، بزرگ، مراتب عرفانی، معشوق و هوای نفس، به کار برده است. نگرش مولانا به شاه دارای دو وجه است، هم مفاهیم بزرگ و متعالی در آن دیده می شود و هم مفاهیمی همانند نفس که مبارزه با آن سخت و دشوار است، با واژه شاه توصیف شده اند. شاه در اشعار عرفانی شاعر، نمادی از والاترین معانی و مفاهیم بوده که بیشتر این مضامین به ذات باری تعالی و وجود بی مانند وی ختم شده است. درواقع مولوی بر این بوده تا از واژه شاه و پادشاه به تصویری کامل و جامع از ذات خداوند و ذات انسان های کامل و اولیای الهی برسد و بتواند با استفاده از این واژه تعالی و بزرگی آنان را نشان دهد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

حدیده همایونی

فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی