راه اندازی کسب و کارهای خانگی و توانمندی اقتصادی زنان روستایی

با توجه به اینکه زنان می توانند نقش بارزی در توسعه کسب و کارهای خانگی و خرد داشته باشند لذا ضروری به نظر می رسد که شرایط مناسبی در راستای توسعه کسب و کارهای زنان روستایی فراهم گردد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر راه اندازی کسب و کارهای خانگی بر توانمندی اقتصادی زنان روستایی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل ۲۶۵ نفر از زنان روستایی دارای کسب و کارخانگی در شهرستان اسلام آبادغرب می باشد که از هر دهستان بر اساس انتساب متناسب طبقه ای ۱۶۱ نفر از زنان کارآفرین (بر حسب محاسبه فرمول کوکران) انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که روایی آن براساس نظر جمعی از متخصصان و کارشناسان آشنا به موضوع تایید گردید. جهت تعیین پایایی آن نیز تعداد ۳۰ پرسشنامه توسط زنان روستایی تکمیل شده و مورد مطالعه قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخ در بخش اقتصادی (۸۷/۰= α) و در بخش گرایش به راه اندازی کسب و کارخانگی(۷۰/۰= α) نشان داد که وسیله تحقیق از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. جهت انجام توصیف آماری از نرم افزارSPSS۲۱ و آزمون های نیکویی برازشو مدل سازی معادلات ساختاری، از نرم افزار LISREL۸.۸، استفاده شده است. نتایج نشان داد که کسب و کارخانگی بر توانمندی اقتصادی زنان روستایی تاثیر(۶۸/۰ درصد) مثبت و معنی داری دارد و مدل طراحی شده معادلات ساختاری برای توانمندسازی زنان روستایی منعکس کننده یک برازش مطلوب و در حدانتظار می باشد و می توان گفت این مدل مفهومی در جامعه ذکر شده به صورت صحیح به کارگرفته شده است.

کلیدواژه ها:

توانمندی اقتصادی ، کارآفرینی ، کسب وکار خانگی ، زنان روستایی ، مشارکت