تحلیل رویکردهای مختلف تدریس ادبیات فارسی و تاثیر آن ها بر مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 17
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_1279
تاریخ نمایه سازی: 24 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
ادبیات فارسی همواره به عنوان بستری غنی برای انتقال مفاهیم فرهنگی، اخلاقی و زیبایی شناختی در نظام آموزشی ایران مطرح بوده است، اما نقش آن در پرورش مهارت های شناختی به ویژه تفکر انتقادی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله مروری با هدف تحلیل رویکردهای مختلف تدریس ادبیات فارسی و بررسی میزان تاثیر هر یک بر رشد تفکر انتقادی دانش آموزان نگاشته شده است. با بررسی منابع نظری و پژوهش های پیشین، پنج رویکرد اصلی شامل رویکرد سنتی، ساخت گرا، تعاملی، تحلیل گفتمان و زیبایی شناختی مورد تحلیل قرار گرفتند.نتایج مرور نشان می دهد که رویکرد سنتی، با تاکید بر انتقال دانش از معلم به دانش آموز و محوریت حفظ مطالب، کمترین تاثیر را در پرورش تفکر انتقادی دارد. در مقابل، رویکردهای ساخت گرا و تعاملی با فعال سازی ذهن دانش آموز، مشارکت در فرآیند یادگیری، و ایجاد فرصت برای بحث و تحلیل، بستر مناسبی برای تقویت مهارت هایی نظیر استدلال، تفسیر، داوری و پرسش گری فراهم می کنند. همچنین رویکرد تحلیل گفتمان با تاکید بر شناسایی لایه های پنهان معنا، قدرت و ایدئولوژی در متون، می تواند به شکلی عمیق تر باعث ارتقاء تفکر انتقادی شود. رویکرد زیبایی شناختی نیز با تکیه بر تجربه شخصی و خوانش خلاق، گرچه توان خلاقیت و برداشت چندلایه را تقویت می کند، اما در صورت نبود چارچوب تحلیلی، ممکن است به برداشت های سطحی منجر شود.در پایان، این مقاله پیشنهاد می کند که برنامه ریزی درسی ادبیات فارسی با رویکردی تلفیقی و معلم محور تحول گرا بازنگری شود تا ضمن حفظ ارزش های فرهنگی و هنری، زمینه ساز رشد مهارت های تفکر انتقادی در دانش آموزان نیز باشد.
کلیدواژه ها:
ادبیات فارسی ، تفکر انتقادی ، رویکردهای تدریس ، ساخت گرایی ، آموزش تعاملی ، تحلیل گفتمان ، زیبایی شناسی در آموزش ، آموزش و پرورش ایران
نویسندگان
عذری مهدوی نیا
کارشناسی ارشد رشته ادبیات فارسی
شیوا سلیمی
کارشناسی رشته ادبیات فارسی
سمیه جعفری
کارشناسی رشته ادبیات فارسی