تاثیر مدل ذهنیت رشد بر پیشرفت دانش آموزان

مدل ذهنیت رشد که توسط کارول دوک مطرح شده است، یکی از مفاهیم بنیادین در حوزه روان شناسی و آموزش است که توانسته تاثیرات گسترده ای بر عملکرد تحصیلی و رشد شخصی دانش آموزان بگذارد این مدل بر این باور استوار است که توانایی ها، مهارت ها و هوش افراد قابل تغییر و توسعه هستند و با تلاش، پشتکار و تجربه می توان آنها را بهبود داد در مقابل، مدل ذهنیت ایستا بر این باور تکیه دارد که توانایی ها و هوش افراد ذاتی و غیرقابل تغییر هستند در محیط های آموزشی، مدل ذهنیت رشد این فرصت را برای دانش آموزان فراهم می کند که به جای ترس از شکست، از چالش ها به عنوان فرصتی برای یادگیری استفاده کنند این رویکرد نه تنها باعث افزایش اعتمادبه نفس و خودکارآمدی آنها می شود، بلکه عملکرد آنها در حل مسائل و موفقیت تحصیلی را نیز بهبود می بخشدمعلمان و والدین نقش حیاتی در شکل گیری و تقویت این ذهنیت در دانش آموزان دارند تشویق تلاش و پشتکار، ارائه ی بازخورد سازنده به جای سرزنش، حمایت از فرآیند یادگیری به جای تمرکز تنها بر نتایج، و فراهم کردن محیطی مثبت و حامی می تواند در تقویت ذهنیت رشد دانش آموزان بسیار موثر باشد در این پژوهش به بررسی ابعاد مختلف تاثیر ذهنیت رشد بر پیشرفت تحصیلی، حل مسائل و تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان پرداخته و همچنین راهکارهایی برای هدایت دانش آموزان به سوی این نوع ذهنیت ارائه شده است یافته ها نشان می دهند که رویکرد ذهنیت رشد نه تنها بهره وری دانش آموزان را افزایش می دهد، بلکه آنها را به یادگیری مادام العمر و پذیرش چالش ها تشویق می کند.

کلیدواژه ها:

مدل ذهنیت رشد ، تلاش و پشتکار ، پیشرفت ، دانش آموزان