اوصاف حیات طیبه در قرآن با تکیه بر تفسیر المیزان
محل انتشار: دومین کنفرانس بین المللی حقوق، مدیریت، علوم تربیتی، روانشناسی و مدیریت برنامه ریزی آموزشی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 51
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
EMACO02_1016
تاریخ نمایه سازی: 20 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
خداوند میفرماید: ) یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم ۖ واعلموا ان الله یحول بین المرء وقلبه وانه الیه تحشرون (ای کسانی که ایمان آوردهاید اجابت کنید خدا و رسولش را زمانی که شما را میخوانند بدانچه زنده تان میسازد، و بدانید که خدا حائل میان مرد و دل اوست، و اینکه به سوی او محشور می شوید» این آیه به روشنی از حیات برای کسانی که خود دارای حیات اند سخن به میان آورده است. طبیعتا حیات موردنظر باید غیر از حیات معمول برای انسانها باشد. شهید مطهری دراینباره مینویسند: «یکی از آیاتی که رسما مردم را به دو دسته منقسم کرده است، دسته زندگان و دسته مردگان، و قرآن را عامل حیات و پیغمبر را محیی، یعنی حیاتبخش و زندهکننده معرفی کرده است، آیه ای است که شاید صریح ترین آیات قرآن در این مورد است؛ می فرماید: " یا ایها الذین آمنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم لما یحییکم میگوید این پیغمبر برای شما حیات و زندگی آورده است. شما الآن مرده اید، خودتان نمی فهمید؛ بیایید تسلیم این طبیب روحانی مسیحا دم بشوید تا ببینید چگونه به شما زندگی میدهد علامه جوادی در تفسیر تسنیم در توضیح اینکه ما یک حیاتی ورای این حیات داریم می فرمایندقرآن به پیروان خود می آموزد که از نگاه محدود ظاهری به حیات پرهیز کنند و با اندیشه واقع بینانه به آن بنگرند. حیات بدین معنا نیست که آدمی چند صباحی در نشئه طبیعت چون گیاهان و حیوانات حرکت و احساسی داشته باشد و با سپری ساختن روزگار، پرونده حیات او بسته شود؛ بلکه این نازلترین مرتبه حیات و لازم حیات حقیقی اوست. در واقع انسان در این مرتبه حیات دارد، اما حیات حقیقی او این نیست. وی به حیات حسی و خیالی زنده است، اما به حیات عقلی و معنوی مرده است. بر همین اساس، قرآن کریم با دقیق ترین تعبیرها همین انسانهای زنده را به حیات دعوت میکند. اگر حقیقت حیات همین تحرک و تنفس و گذراندن روزگار با اشتغال به امور مختلف فردی و اجتماعی بود، چه لزومی داشت خداوند بشر را به حیاتی دیگر فراخواند. روشن است که مراد از حیات در آیه پیش گفته، حیات ظاهری و جسمانی نیست؛ زیرا مخاطب آیه کسانی هستند که از این حیات برخوردارند. ازاین رو هر عقل سلیمی حکم میکند که مراد از آیه مذکور، معنایی دقیق تر و ظریف تر از زندگی، یعنی حیات حقیقی انسان برمبنای اندیشه و ایمان به خداست که در جهت هدف منطقی و متعالی قرار گرفته است اوصاف حیات طیبه:
نویسندگان
سید محسن ظهرابی
دبیر