تبیین نظریه جمعیت نوآور مبتنی بر تجارب جهان و پیشنهادهایی برای ایران

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 50

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_CSRA-33-4_006

تاریخ نمایه سازی: 17 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

جمعیت یکی از چالش های عمده جهان امروز است که بر الگوهای رشد اقتصادی پایدار تاثیرگذار است. پدیده اقتصادی که در این مطالعه توضیح داده می شود، بررسی رابطه بین جمعیت و خروجی های نوآورانه است. هدف این پژوهش ارائه جمعیت نوآور" href="https://civilica.com/search/paper/k-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87%20%D8%AC%D9%85%D8%B9%DB%8C%D8%AA%20%D9%86%D9%88%D8%A2%D9%88%D8%B1/">نظریه جمعیت نوآور است. تمرکز نظریه جمعیت نوآور، بر تحلیل دامنه نرخ رشد جمعیت مناسب برای حمایت از خروجی های نوآورانه سطح بالا، است. این پژوهش به صورت مطالعات تطبیقی در آمار تولیدات نوآورانه کشورها و نرخ جمعیت آن ها و مبتنی بر روش حداقل مربعات است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که جهان غرب در مستندات علمی خود تلاش دارد که رابطه بین نرخ رشد جمعیت و نوآوری را طوری مدیریت کند که کشورهای دارای سطح متوسطی از جمعیت را در دستیابی به نوآوری نشان دهد؛ حال آنکه تجارب جهانی بیانگر وجود یک رابطه مستقیم بین تعداد جمعیت ملل و توفیق آن کشور در دستیابی به نوآوری های نوظهور است. یافته ها نشان می دهد وجود روابطی خلاف این اصل در برخی کشورها، حاصل وضع و اعمال قواعد ضدجمعیتی است. نتایج این پژوهش پیامدهای سیاست عمومی منتج از این دو نگاه در نسبت به نرخ جمعیت و تولید نوآوری باعث خواهد شد که یک کشور با بحران همزمان نسلی و کم شدن توان نوآورانه مواجه شود یا خیزش مناسب برای تولید نوآوری های مورد نیاز خود را از طریق نیروی جوان تضمین نماید. لذا، کشورهایی که در صدد تمدن سازی هستند، ناگزیر باید به سمت تولید نسل بیشتر حرکت کنند، در غیر این صورت، همواره به عنوان یک کشور پیرو و غیر خلاق شناسایی خواهند شد.

نویسندگان

خلیل نوروزی

استادیار دانشگاه جامع امام حسین علیه السلام

محمد عباسی

استادیار دانشگاه جامع حضرت امام حسین علیه السلام

محمد فرجی

دانشگاه جامع امام حسین