نقش قصه گویی در رشد فکری و عاطفی کودکان
محل انتشار: دومین کنفرانس بین المللی پداگوژی و اسپرانتولوژی زمستان ۱۴۰۳ «آموزش پژوهی و اسپرانتوپژوهی»
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 77
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SPERO02_028
تاریخ نمایه سازی: 17 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
در دنیای امروز، قصه گویی نه تنها به عنوان یک هنر سنتی بلکه به عنوان ابزاری نوین در زمینه آموزش و پرورش کودکان به شمار می آید؛ رویکردی که می تواند نقش بسزایی در رشد فکری و عاطفی آنان ایفا کند. پژوهش حاضر به بررسی ابعاد مختلف قصه گویی در تربیت کودکان پرداخته و نشان می دهد که فرآیند بیان داستان ها، با برانگیختن تخیل و احساسات، زمینه ساز تجمیع تجربیات عاطفی و شناختی یکتا در روند رشد کودک است. این روش آموزشی از طریق ترکیب عناصر عاطفی، بصری و شنیداری، به کودکان کمک می کند تا با مفاهیم پیچیده فکری آشنا شوند و در عین حال احساسات خود را به شیوه ای سالم بیان کنند. در این زمینه، قصه گویی به عنوان یک فعالیت چندجانبه، با فراهم آوردن فرصت های تعامل میان کودکان، نقش مهمی در تقویت مهارت های زبانی و تفسیری آنان دارد و موجب افزایش توانایی درک، تحلیل و بازتاب احساسات می شود. علاوه بر این، ارتباط برقرار کردن با داستان های حماسی، خنده دار یا آموزنده، بستر مناسبی برای انتقال مفاهیم اخلاقی و اجتماعی فراهم می کند که در آن کودکان از طریق تجربه ی همدلی با شخصیت های داستان، مهارت های اجتماعی و عاطفی خود را بهبود می بخشند. همچنین، این روش به کودکان اجازه می دهد تا با بهره گیری از ساختارهای داستانی، روند تفکر انتقادی و منطقی خود را تقویت کرده و در مواجهه با موقعیت های روزمره، راهکارهای مسئله گشایانه ارائه دهند. از سوی دیگر، قصه گویی با ایجاد فضایی دلنشین و تحریک کننده، انگیزه یادگیری را در کودکان تقویت نموده و آن ها را برای پذیرش مفاهیم نوین آموزشی و فرهنگی آماده می کند. نتیجه گیری پژوهش های اخیر نشان می دهد که ادغام قصه گویی در برنامه های آموزشی می تواند به طور موثری روند رشد عاطفی و فکری کودکان را تسهیل کند، به طوری که علاوه بر انتقال محتواهای آموزشی، به شکل گیری شخصیت های متعادل و دارای خلاقیت کمک شایانی نماید. بنابراین، استفاده از قصه گویی به عنوان یک استراتژی آموزشی چندبعدی، ضرورت بازنگری در روش های تدریس سنتی را به همراه داشته و می تواند بنیان گذار رویکردهای نوین در سیستم های آموزشی معاصر باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فاطمه نیری
معلم رسمی آموزش و پرورش
مریم حیدری
معلم رسمی آموزش و پرورش
معصومه فیروزی
معلم رسمی آموزش و پرورش