تغییرات سطوح سرمی رزیستین به دنبال هشت هفته تمرین HIIT در زنان چاق غیرفعال
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 0
فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PHLP01_138
تاریخ نمایه سازی: 9 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
چاقی و افزایش توده چربی در ناحیه شکمی باعث مقاومت به انسولین و کاهش سطح هورمون های جنسی مانند آندروژن و استروژن و در نتیجه ناباروری می شود. تمرینات ورزشی با ایجاد تعادل منفی در انرژی، نقش موثری در کنترل و درمان چاقی دارند. تمرین تناوبی با شدت بالا(HIIT) نوعی از تمرینات ورزشی است که در آن وهله های تکراری تمرین با زمان کوتاه و با شدتی تمام به شدتی که حداکثر جذب اکسیژن به دست می آید، انجام می شود. امروزه یک بافت چربی به عنوان یک بافت رزیستین (Resistin) شناخته می شود، پدیده ای که آدیپوکاین ها را تحریک می کند که به عنوان یکی از این آدیپوکاین ها که در اختلال متابولیک و التهاب دارد. رزیستین در مقاومت به انسولین و پاتوفیزیولوژی چاقی اثرگذار است. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات سرمی نشانگر التهابی پیش گویی خطر آترواسکلروز رزیستین به دنبال هشت هفته تمرین HIIT در زنان چاق غیرفعال با BMI بالای ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع بود. در این پژوهش ۳۰ زن چاق غیرفعال به طور تصادفی به دو گروه تمرین و کنترل چاق با BMI بالای ۳۰ کیلوگرم بر مترمربع تقسیم شدند. تمرینات به مدت هشت هفته اجرا شد. تمرینات در هفته اول و دوم با ۴ تکرار پنج دقیقه ای دویدن با شدت ۶۰-۷۰ درصد ضربان قلب ذخیره و استراحت فعال ۳۳۰ دقیقه بین هر تکرار همراه بود. در هفته سوم نیز ۵ تکرار در دقیقه ای با شدت ۸۵-۸۰ درصد ضربان قلب ذخیره و تمرینات شامل ۱۲۰ تا ۶۰ ثانیه با استراحت. در هفته چهارم تا هشتم شدت کار بین ۸۵ تا ۱۰۰ درصد ضربان قلب ذخیره برای اندازه گیری رزیستین شرکت پاتوکنولوژی کمپانی ساخت کشور چین استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس و نسبت پیش آزمون همبسته بررسی شدند. نتایج آزمون همبسته نشان داد که در گروه تمرین مقادیر پس آزمون رزیستین (p=۰/۰۱) نسبت به پیش آزمون همبسته کاهش یافته است. بر اساس نتایج این مطالعه می توان نتیجه گرفت که سطوح سرمی نشانگر التهابی رزیستین به دنبال هشت هفته تمرین HIIT در زنان چاق غیرفعال کاهش می یابد.
نویسندگان
حدیثه داداش پور دانیالو
کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
رقیه افروزنده
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران
محمدابراهیم بهرام
دانشیار گروه فیزیولوژی ورزشی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران