نقش آموزش فلسفه در بهبود ابعاد مختلف هوش هیجانی کودکان

چکیده پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش فلسفه به کودکان بر هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی در رضوانشهر پرداخته است. این مطالعه به روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل انجام شده است. نمونه گیری به صورت خوشه ای تصادفی انجام شد و ۴۰ نفر از دانش آموزان به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه ۲۰ نفر) تقسیم شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی شوت و همکاران (۱۹۹۸) بود که پایایی و روایی آن تایید شده است. گروه آزمایش طی ۱۲ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش فلسفه قرار گرفتند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون مانکوا نشان داد که آموزش فلسفه تاثیر معناداری (P≤۰.۰۱) بر افزایش هوش هیجانی و تمامی ابعاد آن داشته است. این ابعاد شامل ادراک، ارزیابی و بیان هیجان، تسهیل هیجانی تفکر، شناخت اطلاعات هیجانی، و مدیریت هیجان هستند. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که برنامه آموزش فلسفه می تواند به عنوان یک رویکرد موثر برای تقویت هوش هیجانی دانش آموزان به کار گرفته شود و زمینه ساز ارتقای توانمندی های هیجانی و اجتماعی آنها گردد.

کلیدواژه ها:

آموزش فلسفه به کودکان ، هوش هیجانی ، دانش آموزان ، برنامه های آموزشی ، تحلیل هیجانی