بررسی تاثیر رویکردهای روان درمانی و مشاوره بر سلامت روان و بهبود عملکرد دانش آموزان

بررسی تجربیات نشان می دهد که روش غیرسنتی موجب افزایش آگاهی و نگرش مثبت تر دانش آموزان نسبت به مشاوره و راهنمایی می شود. زیرا در این روش دانش آموزان تبدیل به شرکای فعال در فرآیند آموزش می شوند. آنها احساس مسئولیت بیشتری نسبت به تصمیم گیری های خود پیدا می کنند. از سوی دیگر در این روش به دلیل برقراری ارتباط مستقیم تر، احتمال اشتباه در درک مطالب کمتر است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که روش غیرسنتی مشاوره و راهنمایی دارای تاثیر بیشتری بر آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان نسبت به روش سنتی است. البته باید توجه داشت که هر دو روش می توانند در شرایط مختلف به کار گرفته شوند، اما رویکرد غالب باید مبتنی بر روش غیرسنتی باشد. راهنمایی کودکان و نوجوانان و بزرگسالان یک فراگرد بسیار مهم و استثنایی در حل مشکلات و معضلات این طبقات سنی می باشد. ضرورت مشاوره و راهنمایی قبل از هر چیز دیگر، در رابطه با حرفه و شغل و مخصوصا در نظام جدید آموزش و پرورش مطرح می باشد. بهره گیری از خدمات راهنمایی و مشاوره در آموزش و پرورش یک ضرورت اجتناب ناپذیراست. آموزش و پرورش می خواهد زمینه ای را فراهم کند تا تمام استعداد های انسانی که به طور بالقوه در وجود انسان نهفته است به بالفعل تبدیل کند و زمانی به این هدف ها در تحقیق خواهیم رسید که دانش آموزان از نظر جسمی و روانی و اخلاقی برای انجام این فعالیتها آمادگی داشته و در حین مشکل که یادگیری او را مختل می سازد که نه معلم فرصت و نه دانش آموز به تنهایی قادر به حل آن مشکل نمی باشد. تنها فردی که می تواند از طریق اصولی اطلاعات معتبر در اختیار دانش آموزان قرار دهد تا مشکلات آن را کاهش دهد مشاور می باشد.

کلیدواژه ها:

معلم ، مشاوره ، تحصیل ، دانش آموز ، عملکرد