نقش فضاهای شهری در توسعه پایدار شهری با تاکید بر پارادایم ارتباط

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 34

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICAHU01_2350

تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

فضاهای شهری در گذر تاریخ نقش برجسته ای در حیات جمعی و اقتصادی شهروندان ایفا نموده اند و به عنوان نقاط تالقی ارتباطات و تحولات نقش آفرین بوده و هستند. مدرنیسم با گسست از تاریخ و برجسته نمودن ذهنیت گرایی و اتکا بر کارکردگرایی و عدم عنایت و توجه به ابعاد روحی-روانی و عاطفی شهروندان و نبود ادراک اهمیت ارتباط و هویت و خاطره جمعی به فردگرایی و به دنبال آن به افزایش فزاینده بحران های روحی و روانی انسان ها و به از دست رفتن معنا و آزادی و دگرگونی های ژرف در همه ابعاد زندگی انسان معاصر دامن زده است. در این رویکرد بخش عمده ای فضاهای شهری به مکان های منزوی مبدل شده در راستای منافع محدود متاثر از نیروهای سرمایه داری قرار گرفته اند. اصالت عقل به عنوان تنها محک و معیار ارزیابی هر فرآیندی به عقالنیت روش ها و ابزار و فناوری محدود شده است. چنین نگرشی به تالش روزافزون آدمی به منظور غلبه بر طبیعت و خسارات جبران ناپذیر منجر شده است؛ دغدغه هایی از آن سخن »توسعه پایدار« که الگوی می گوید. این نگارش بر آن است تا با شناساندن اشتراکات و خاستگاه را »کنش ارتباطی« و نظریه »توسعه پایدار« های فضاهای شهری، به عنوان شالوده ای مطالعاتی بر توضیح و تقویت سه پدیده شهرنشینی یعنی؛ پدیده اجتماعی؛ اقتصادی و زیست محیطی مطرح نماید. در الگوی توسعه پایدار شهری، نقش فضاهای شهری در راستای تاریخی با مدنظر قرار دادن سه مولفه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به اختصار بررسی شده است. نگاهی اجمالی بر تاریخ شهرها تا حدودی فرآیند تولید فضا را بر ما آشکار می سازد و شناخت موثر نقش فضاهای شهری در توسعه شهری پایدار را خاطرنشان می کند به نقد »کنش ارتباطی«. در این پژوهش با اتکا به خرد ابزاری مدرنیته و خود پدیده ی مدرنیسم پرداخته شده است. این نظریه ضمن نقد خرد ابزاری مدرنیته که به شی شدگی و فتیشیسم کالا منجر شد است، خرد ارتباطی را به عنوان راهکاری برای برون رفت از مشکلات عدیده ی مدرنیسم ارائه می دهد تا با فائق آمدن بر منطق سود و سلطه عقالنی به عنوان گریزی برای پیشگیری از ناهمخوانی و ناهماهنگی طبیعت و بر هم زننده ارتباطات دیالکتیکی قلمداد نمود. در پایان سخن، کنش اخلاق «این پارادایم که مبتنی بر »مدارانه می باشد به واسطه ی شاخصه های توسعه شهری پایدار تبیین می شود و نیز فضاهای شهری، دگربار در کانون مهمترین و تاثیرگذارترین مولفه در حیات اجتماعی، اقتصادی و روحی روانی شهروندان مطرح می شوند.

نویسندگان

میر عسگر ایلدوستی

کارشناس ارشد پژوهش هنر