ضرورت پرداختن به ابعاد فرهنگی و روابط خانه و محله در شهرسازی حکمت بنیان
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 101
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICAHU01_2229
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
کشور ایران، در دهه های اخیر با کلان بحران های متعددی مواجه بوده که از مهمترین آنها می توان به بحران تامین مسکن اشاره نمود؛ به گونه ای که بخش مهمی از ماموریت های دولت های اخیر نیز به این مسئله اختصاص یافت. از سوی دیگر عدم توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی مسکن، ضرورت توجه به طراحی «خانه» به عنوان کالایی فرهنگی و پدیده ای فرهنگی و اجتماعی را بیش از هر زمان آشکار ساخته است. در سال های اخیر موج افزایش آپارتمان سازی برای پاسخ به نیاز مسکن و صرفا با هدف حل مسئله «هم مسکنی» بدون توجه به زیرساخت های لازم و اهمیت مفهوم «مطلوبیت جامعه» در تعیین کیفیت زندگی انسان و تعامل اعضای خانواده، ارتباط با طبیعت، ارتباط با همسایگان، ابعاد فرهنگی، مذهبی و سبک زندگی به پدیده «همسکنی» منجر شده است. طبیعتا در رویکرد شهرسازی حکمت بنیان، توجه به ابعاد فرهنگی و اجتماعی خانه ضروری است و هدف این پژوهش چگونگی تبیین رویکرد مذکور در عرصه مسکن و فراهم آوردن شناخت کافی در این زمینه، پیشاز نیاز پژوهش های بعدی درخصوص مطلوبیت و پیامدهای منفی پروژه های انبوه سازی مسکن گردد. پروژه های انبوه سازی مسکن، علاوه بر نیاز به تامین زیرساخت های عمرانی، مستلزم انجام پژوهش هایی گسترده در خصوص ابعاد فرهنگی و اجتماعی مسکن و شناخت نسبت خانه، خانواده و محله و شهر است. محیط هایی که دارای مطلوبیت و امکانات طبیعی مناسب و متناسب با فرهنگ و اقلیم هر منطقه طراحی شوند، فرصت های رفتاری متنوعی را در اختیار اعضای خانواده قرار داده و فضاهای مناسب اجتماعات خانوادگی زمینه ساز شکل گیری آداب و افزایش هم دلی، موجب تعدیل ویژگی های خلقی و روانی، پرورش معنویت، افزایش آرامش، اوقات فراغت مناسب، تمایل به فرزند آوری، تربیت مناسب فرزندان، ایجاد حس تعلق، امنیت و نهایتا کاهش آسیب های اجتماعی گردد که همگی از شاخصه های مهم معماری و شهرسازی حکمت بنیان است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فرزانه فرشیدنیک
عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات