تبیین نقش حکمت در شکل گیری معماری چند حسی در دوره صفویه

هدف این پژوهش ارزیابی نقش و تاثیر حکمت و فلسفه در تکوین و تحول معماری چند حسی در دوره صفویه است. پژوهش حاضر به بررسی نحوه ای تاثیرگذاری این ایدئولوژی ها بر طراحی، ساخت و تجربه معماری چند حسی پرداخته است. هدف اصلی این پژوهش، تبیین ارتباطات بین نظریه و عمل و نشان دادن چگونگی شکلگیری مفهومی و فرایندی معماری چند حسی در دوره صفویه به وسیله ی حکمت و فلسفه بوده است. برای تبیین نقش حکمت در شکلگیری معماری چند حسی در دوره صفویه، از روش تحلیل اسناد تاریخی، منابع اولیه و آثار هنری و معماری موجود در دوره صفویه استفاده شده است. با مطالعه متون تاریخی، شاهنامه، شعر، خطها و سفالهای دوره، می توان به تاثیر حکمت و فلسفه در معماری پرداخت. بررسی نقش حکمت در شکلگیری معماری چند حسی در دوره صفویه نتایج مهمی را به ارمغان می آورد. حکمت و فلسفه اسلامی، با تاکید بر مفاهیم عمیق دینی و فلسفی، به معماران ایده هایی ارائه می داد که از ارتباط با مفاهیم معنوی و معنویت در آثارشان بهره برده اند. این ایده ها باعث شکلگیری معماری چند حسی با ارزش معنوی بال شده است. حکمت و فلسفه اسلامی، معماران را به استفاده از عناصر هنری و جمالی همچون کاشی کاری ها، نقش آفرینی ها و آراستگی های هنری تشویق می کرده است.

کلیدواژه ها:

معماری ، حکمت ، دوره صفویه ، معماری چندحسی