پیوندی میان هنر و فلسفه
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 81
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICAHU01_1286
تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1404
چکیده مقاله:
در تمدنهای مشرق زمین وابستگی بین تمدن و عناصر طبیعت وجود دارد. فلسفه و هنر تمدن های شرقی در تماس با طبیعت و نگاه به زندگی مردمان را تبلیغ می گرفت و اهمیت مستقیم با طبیعت داشتند و طبیعت را تقدیس می کردند. این مردمان طبیعت و انسان، طبیعت و وجهیت تشکیل می داد. در ایران و چین ارتباط مستقیم با طبیعت داشتند و طبیعت را تقدیس می کردند. در ایران باستان عناصر طبیعت همیشه مقدس بوده اند. در این میان زرتشت که کهن ترین دین یکتاپرستی است طبیعت بسیاری درباره طبیعت داده است. رفته رفته با ورود به زندگی تغییر بعد و ابزار شد در دست اندیشمندان که آن را مورد تجزیه و تحلیل دهند نشان می دهد که طبیعت به امروز همیشه در محکمی از حضورش می توان در ارکان مهم زندگی انسان به کار رفته است. و اگر انسان خود را همیشه در آمیش با طبیعت می دیده است. در ایران به دست آمده می توان حضور طبیعت را در برخی از نقاشی ها و تحولاتی که زمان دچار شده اند که یکی از این نقوش، آیین دائو، کنفوسیوس و آیین بودا قرار داشته تحولاتی که بیشتر همه چیز به دائو نسبت داده می شود. این دائو که همه چیز به آن نسبت داده می شود بیشتر همه کثرات است که در این مقاله به روندی تاثیرگذاری نمادها در هنر سنتی ایران و فلسفه چین خواهیم پرداخت. بین و بانگ را در بر می گیرد. و نقطه آغاز دوگانگی و همه کثرات است که در این مقاله به روندی تاثیر بین و بانگ خواهیم پرداخت. هدف از پژوهش حاضر شناسایی سیر تحول بافته و شناسایی وجوه مشابه آن با نماد و فلسفه چگونگی است. پرسش این است که ارتباط نمادها بین هنر و فلسفه چگونه است و این نمادها در جوامع مختلف به هم در ارتباط هستند و به یکدیگر تاثیر می گذارند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام می شود و سیمو گردآوری اطلاعات کتابخانه ای استنادی می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان