نقش معماری بومی در ارتقاء حس مکان در مجتمع های مسکونی میان مرتبهی شهر اصفهان

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 45

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICAHU01_0960

تاریخ نمایه سازی: 7 اردیبهشت 1404

چکیده مقاله:

با گسترش شهرنشینی و افزایش نیاز به مسکن، ساخت مجتمع های مسکونی میان مرتبه به عنوان راهکاری برای بهینه سازی استفاده از زمین شهری رواج یافته است. در این میان، عدم توجه به معماری بومی و هویت محلی در طراحی این مجتمع ها، باعث کاهش حس مکان، احساس تعلق و تعاملات اجتماعی ساکنان شده است. این پژوهش به بررسی تاثیر معماری بومی بر ارتقاء حس مکان در مجتمع های مسکونی میان مرتبه شهر اصفهان پرداخته و تلاش دارد تا مولفه های موثر بر احساس تعلق و هویت را شناسایی کند. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در بخش کتابخانه ای، مبانی نظری و پیشینه پژوهش بررسی شده و در بخش میدانی، داده ها از طریق توزیع ۱۵۰ پرسشنامه بین ساکنان مجتمع های مسکونی میان مرتبه در اصفهان گردآوری شده است. این پرسش نامه شامل سوالاتی در مورد میزان حس مکان، تعاملات اجتماعی، استفاده از عناصر معماری بومی و میزان رضایتمندی از محیط زندگی بوده است. برای تحلیل داده ها، از روش های آماری همچون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و آزمون ANOVA در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد که استفاده از عناصر معماری بومی، مانند مصالح محلی، فرم های سنتی، نورگیرها، حیاط مرکزی و سازماندهی فضایی متناسب با فرهنگ منطقه، تاثیر قابل توجهی بر افزایش حس مکان و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. همبستگی بین مولفه های معماری بومی و حس مکان برابر ۰.۷۲ بود که نشاندهنده رابطه قوی بین این دو متغیر است. همچنین، نور و تهویه طبیعی با ضریب همبستگی ۰.۷۵ بیشترین تاثیر را بر حس مکان داشتند. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که ۶۸ درصد از تغییرات در حس مکان را می توان با متغیرهای معماری بومی، تعاملات اجتماعی و کیفیت فضاهای عمومی توضیح داد. از دیگر نتایج پژوهش می توان به تاثیر مثبت فضاهای عمومی مشترک و نشانه های معماری بومی بر افزایش تعاملات اجتماعی و حس تعلق اشاره کرد. علاوه بر این، آزمون ANOVA نشان داد که تفاوت معناداری بین میزان حس مکان در مجتمع هایی که از معماری بومی بهره گرفته اند و آن هایی که فاقد چنین ویژگی هایی هستند، وجود دارد (p-value < ۰.۰۵.) یافته های پژوهش تایید می کند که طراحی مجتمع های مسکونی میان مرتبه با بهره گیری از اصول معماری بومی نه تنها می تواند حس مکان را تقویت کند، بلکه باعث افزایش رضایتمندی ساکنان و کیفیت زندگی آن ها نیز می شود. بر این اساس، پیشنهاد می شود که در طراحی این مجتمع ها از الگوهای سنتی معماری اصفهان، مانند استفاده از مصالح بومی نظیر آجر و کاشی، نورگیرهای مرکزی، تناسبات فضایی متناسب با اقلیم و فرهنگ منطقه، و فضاهای عمومی مشترک بهره گرفته شود. این اقدامات می تواند ضمن حفظ هویت شهری، به تقویت حس مکان، تعاملات اجتماعی، و افزایش کیفیت زندگی ساکنان منجر شود.

نویسندگان

سعید ربانی

دانشجوی کارشناسی ارشد معماری دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم تحقیقات، تهران، ایران

محمد بهزادپور

استادیار گروه معماری؛ واحد هشتگرد، دانشگاه آزاد اسلامی، هشتگرد، ایران