تاثیر مفاهیم پایه مبانی هنرهای تجسمی ( خط ، نقطه ، سطح ، فرم، رنگ و...) در طراحی نماهای معماری مدرن با رویکرد زیبایی شناسی

بیان مساله: مفاهیم پایه هنرهای تجسمی نظیر خط، نقطه، سطح، فرم، رنگ و... نه تنها ابزارهای بیانی هنری، بلکه به عنوان عناصر بنیادین در طراحی نمای معماری کاربرد نیز دارند. این مقاله به بررسی تاثیر مفاهیم بر طراحی نماهای معماری می پردازد و نشان می دهد که چگونه استفاده هوشمندانه از این عناصر می تواند به پیوند زیبایی شناسی و تعاملات فضایی در ساختمان کمک کند. از طریق تحلیل نمونه های مختلف و بررسی تئوری های هنر و معماری، این مقاله تلاش می کند تا درک عمیق تری از رابطه میان هنرهای تجسمی و طراحی نمای معماری ارائه دهد. اهمیت و ضرورت پژوهش: طراحی نمای معماری یکی از مهمترین جنبه های هر پروژه ساختمانی است که نه تنها عملکرد ساختمان را تحت تاثیر قرار می دهد بلکه به تجربه بصری و احساسی بازدیدکنندگان و ساکنان نیز پروژه ساختمانی تاثیر عمیقی دارد. نمای ساختمان به عنوان بخش مهمی از منظر خرد، بسیاری از تاثیر بر ادراک زیبایی شناخته افراد از محیط شهری دارد. هر یک از نماها توسط معماران و طراحی محیط با الگوی ذهنی متفاوت طراحی شده و حاصل آن، شکل گیری جلوه بصری و هویت شهر است. به دنبال این موضوع، آزمایش های مسکونی نمای ساختمان ها و تعیین الگوهای ذهنی غالب میان متخصصین حوزه معماری در خصوص ارزیابی زیبایی شناسی نما (کالبدی) موثر بر ادراک زیبایی شناسانه نما انجام می گیرد. موضوع نما زیبایی شناسی به جهت تبیین رابطه مبانی هنرهای تجسمی با طراحی معماری برای ادراک مخاطبان، داعیه گسترده و پراهمیتی است و به عنوان محرکی برای شناخت سلیقه مردم از مولفه های بصری معماری شناخته می شود. سوال پژوهش: ۱. مولفه های موثر در طراحی نمای ساختمان با توجه به مفاهیم هنرهای تجسمی کدامند؟ ۲. آیا استفاده از الگوهای طراحی خاص و تعریف شده در مفهوم زیبایی شناسی شهری می تواند موثر باشند؟ ۳. طراحی کردن با توجه به نظر گرفتن ایده و کانسپت، تا چه حد می تواند در زیبایی شناسی نما تاثیرگذار باشد؟

کلیدواژه ها:

مفاهیم پایه ، هنرهای تجسمی ، طراحی نما ، زیبایی شناسی ، معماری مدرن