دلالت های معنایی زن دوم شدن در خانواده ها ی چندهمسری

این پژوهش درصدد است تا تجربه ی زیسته ی زنان دوم در خانواده های چندهمسری و درک و تفسیر آنان از موقعیت خود و پیامدهای آن بر زندگی شان را مطالعه نماید. جامعه ی هدف پژوهش، زنان همسر دوم در خانواده های چند همسر ساکن در شهرستان باوی استان خوزستان است که ملاک اصلی انتخاب آنها زنده بودن همسر اول است. نمونه ی تحقیق شامل ۱۷ نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیده اند. جهت گردآوری داده ها از تکنیک مصاحبه ی عمیق استفاده شده است. روش تحلیل داده ها تحلیل مضمون است. یافته های تحقیق شامل مضامین فرصت انگاری، تامین رفاه، عاشق شدن و انگاره های مردسالارانه است و زن دوم شدن با پیامدهایی همچون زیست حداقلی و پرتنش، نابسامانی خانوادگی، آسیب پذیری روانی و دخالت دیگران در زندگی آنان همراه بوده است. به طور کلی زمینه مندی فرهنگی ناشی از مقبولیت مذهبی و فرهنگی چندزنی و عادی پنداری آن به لحاظ اجتماعی از سویی و تغییرات ساختار سنی و جنسی در مناطق روستایی به واسطه ی مهاجرت به شهر به کاهش فرصت ازدواج مطلوب دختران می انجامد و به همین دلیل گاهی این دختران مجبور به ازدواج با مردان متاهل می شوند ولیکن با پیامدهایی منفی در زندگی آنان همراه بوده است.

کلیدواژه ها:

چندهمسری ، معنای زن دوم شدن ، تجربه ی زیسته ی زن دوم بودن ، شهرستان باوی.