تحلیل گفتمان شش داستان براساس مولفه پیشرفت آغازگر: رویکرد دستور نقشگرای هلیدی و متیسن( ۲۰۱۴)

سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 66

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JLRZ-17-54_002

تاریخ نمایه سازی: 30 فروردین 1404

چکیده مقاله:

دستیابی به موفقیت ارتباطی در زبان مستلزم سازمان دهی معانی در متن از جانب نویسنده و شناسایی آن از جانب خواننده است. لیکن عدم شناسایی این نظم از طرف خواننده تحلیل گر باعث شده است که خوانش کاملی از پیام متن ها حاصل نگردد. از آنجا که در دستور نقشگرا فرض براین بوده است که سازماندهی پیام در قالب نظام آغازگری در فرانقش متنی و الگوهای پیشرفت بازنمایی می شود، ابتدا، برای تحلیل گفتمان شش داستان کوتاه فارسی شامل ۳۷۳۶ بند این پژوهش از نویسندگان مختلف با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی از یک تحلیل نامه داده استفاده شد که براساس الگوهای آغازگر شیه و لین (Shieh & Lin, ۲۰۱۱) در چارچوب فرانقش متنی دستور هلیدی و متیسن (Halliday & Matthiessen, ۲۰۱۴) طراحی شد. سپس برای پاسخ به پرسش پژوهش که "چگونه نظام آغازگری در شش داستان کوتاه فارسی به پیوستگی و انتقال پیام نویسنده کمک کرد؟" و محک زدن فرضیه پژوهش که "نظام آغازگری با بکارگیری الگوهای آغازگری در این شش داستان به پیوستگی و انتقال پیام مورد نظر نویسنده مبادرت کرد که نشانگر معانی گفتمانی بود."، بسامد و درصد وقوع الگوهای شناسایی شده محاسبه گردید. نتایج نشان داد که در متون داستانی غالبا از الگوی ثابت به عنوان یک راهبرد و سبک نگارشی متعارف برای سازماندهی معانی، حفظ و تداوم موضوع و انتقال پیام استفاده شد. اما هنگامی که دلایل گفتمانی موجهی مانند جهت دهی، بسط یا محدود کردن موضوع درکار بود از الگوی خطی و گاهی از الگوهای فرااشتقاقی، متناوب و چندتایی به عنوان الگو وسبک نگارشی غیرمتعارف برای دستیابی به پیوستگی و انتقال پیام استفاده شد.

نویسندگان

سید عباس نوابی سهی

گروه زبان شناسی، واحد تهران جنوب، ولی عصر، دانشگاه آزاد اسلامی،.تهران، ایران

فردوس آقاگل زاده

استاد، گروه زبان شناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران

احمد محسنی

دانشیار گروه آموزش زبان انگلیسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران