بررسی موانع و چالش های اجرای یادگیری معکوس

پژوهش حاضر با هدف بررسی موانع و چالش های اجرای یادگیری معکوس انجام شد. یادگیری معکوس به عنوان یک روش نوین و موثر در فرآیند آموزشی در دهه های اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته است. در این روش، برخلاف روش های سنتی که در آن معلمان محتوای درسی را در کلاس به طور مستقیم به دانش آموزان آموزش می دهند، بخش عمده ای از فرآیند یادگیری به خارج از کلاس منتقل می شود. به عبارت دیگر، دانش آموزان پیش از حضور در کلاس، مطالب آموزشی را از طریق منابع آنلاین، ویدئوها، پادکست ها یا مقالات مطالعه کرده و سپس در کلاس بر روی فعالیت های تعاملی، حل مسائل و کاربردی کردن آموخته های خود تمرکز می کنند. این رویکرد، به دانش آموزان فرصتی می دهد تا با سرعت خود مطالب را مطالعه کنند و در زمان کلاس، از فرصت هایی برای یادگیری عملی و تبادل نظر استفاده کنند. همچنین، یادگیری معکوس به معلمان این امکان را می دهد که به جای تدریس یک طرفه، زمان کلاس را به فعالیت هایی چون بحث های گروهی، حل مسائل پیچیده و ارتقاء مهارت های تفکر انتقادی اختصاص دهند. یادگیری معکوس برای دانش آموزان مزایای زیادی به همراه دارد. این روش می تواند باعث تقویت یادگیری مستقل، بهبود تعاملات کلاسی، و افزایش انگیزه و مسئولیت پذیری دانش آموزان نسبت به فرآیند یادگیری شود. همچنین، با فراهم آوردن امکانات مختلف برای مطالعه و تمرین خارج از کلاس، این رویکرد به ویژه در زمان های خاص مانند امتحانات، می تواند فرصتی برای یادگیری عمیق تر و موثرتر فراهم کند. اگرچه یادگیری معکوس مزایای زیادی دارد، ولی برای موفقیت در پیاده سازی آن، نیاز به تغییرات عمده در رویکردهای آموزشی، آمادگی معلمان و فراهم آوری دسترسی مناسب به منابع آموزشی وجود دارد. در این راستا، آگاهی و پذیرش این روش توسط معلمان و دانش آموزان، می تواند زمینه ساز استفاده بهینه از این شیوه نوین باشد.

کلیدواژه ها:

یادگیری ، یادگیری معکوس ، معلم ، دانش آموز