تاثیر تدریس مبتنی بر تفکر انتقادی در ارتقاء توانایی های حل مسئله در مدارس ابتدایی:پیشنهادات و چالش ها
سال انتشار: 1404
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 61
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
MAECONFM01_238
تاریخ نمایه سازی: 25 فروردین 1404
چکیده مقاله:
تفکر انتقادی یکی از مهارت های اساسی در یادگیری است که نقش مهمی در توانایی حل مسئله در کودکان دارد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روش های تدریس مبتنی بر تفکر انتقادی بر توانایی حل مسئله در دانش آموزان دوره ابتدایی انجام شد. روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پایه چهارم و پنجم ابتدایی مدارس شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بود که از میان آن ها، ۶۰ دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به دو گروه آزمایش (۳۰ نفر) و کنترل (۳۰ نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت ۸ هفته تحت آموزش با روش های تدریس مبتنی بر تفکر انتقادی قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل از روش های تدریس سنتی استفاده کرد. ابزار گردآوری داده ها شامل آزمون استاندارد سنجش توانایی حل مسئله و پرسشنامه تفکر انتقادی واتسون-گلیزر بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که روش های تدریس مبتنی بر تفکر انتقادی تاثیر معناداری بر افزایش توانایی های حل مسئله دانش آموزان دارد (p<۰.۰۵). دانش آموزانی که با این روش ها آموزش دیده بودند، عملکرد بهتری در تحلیل مسائل، ارائه راه حل های خلاقانه و تصمیم گیری منطقی داشتند. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که گنجاندن استراتژی های تفکر انتقادی در برنامه های درسی ابتدایی می تواند مهارت های شناختی و توانایی حل مسئله کودکان را بهبود بخشد. پیشنهاد می شود که معلمان از راهکارهایی مانند بحث های گروهی، پرسشگری سقراطی و یادگیری مبتنی بر مسئله برای پرورش تفکر انتقادی در دانش آموزان استفاده کنند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان