اثربخشی الگوی آموزش مبتنی بر حل مساله با مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم شهر مرودشت

هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی الگوی آموزش مبتنی بر حل مساله بر مشارکت تحصیلی دانش آموزان پایه پنجم مدارس ابتدایی شهرستان مرودشت بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با استفاده از روش شبه تجربی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه پنجم مدارس ابتدایی شهرستان مرودشت بود که از میان آن ها دو مدرسه به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب و دانش آموزان هر مدرسه به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. گروه آزمایش (۲۵ نفر) تحت آموزش مبتنی بر حل مساله قرار گرفتند، در حالی که گروه کنترل (۲۵ نفر) به روش سنتی آموزش دیدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه مشارکت تحصیلی ریو بودند که قبل و بعد از آموزش برای هر دو گروه به کار گرفته شدند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری نشان داد که الگوی آموزش مبتنی بر حل مساله باعث افزایش معناداری در سطح مشارکت تحصیلی دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل گردید. به عبارت دیگر، آموزش مبتنی بر حل مساله تاثیر مثبت و معناداری بر افزایش مشارکت تحصیلی دانش آموزان داشت. این یافته ها می تواند به عنوان مبنای ارائه الگوهای آموزشی نوین در مدارس ابتدایی برای ارتقاء سطح مشارکت دانش آموزان استفاده شود. همچنین، این پژوهش پیشنهاد می کند که در برنامه های آموزشی مدارس، به کارگیری روش های فعال و مبتنی بر حل مساله مدنظر قرار گیرد تا دانش آموزان را به طور موثرتر در فرآیند یادگیری مشارکت دهد و برای پیشرفت تحصیلی افزایش یابد.

کلیدواژه ها:

آموزش مبتنی بر حل مساله ، مشارکت تحصیلی ، دانش آموزان