بررسی تاثیر ادراک معلمان از موانع و فرصت های پیاده سازی روش های خلاق بر کیفیت آموزش ابتدایی

آموزش ابتدایی به عنوان پایه نظام تعلیم و تربیت، نیازمند رویکردهایی است که یادگیری را برای دانش آموزان جذاب، معنادار و موثر سازد. روش های خلاق در تدریس، از جمله این رویکردها هستند که می توانند به تقویت مهارت های شناختی، اجتماعی و انگیزشی کودکان کمک کنند. با این حال، پیاده سازی این روش ها در کلاس های درس با موانع و فرصت هایی همراه است که ادراک معلمان از آن ها می تواند بر کیفیت فرایند آموزش تاثیر بگذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی این تاثیر انجام شد تا مشخص شود چگونه دیدگاه معلمان نسبت به چالش ها و امکانات روش های خلاق، بر بهبود یا تضعیف کیفیت آموزش ابتدایی اثر می گذارد. این مطالعه از رویکرد کیفی با روش پدیدارشناختی بهره برد تا تجربه زیسته معلمان را به طور عمیق کاوش کند. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان دوره ابتدایی در مدارس دولتی شهر [نام شهر] بود که از میان آن ها ۱۵ نفر (۸ زن و ۷ مرد) با سابقه تدریس متنوع (۵ تا ۲۰ سال) به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که حول محور ادراک معلمان از موانع (مانند کمبود منابع، محدودیت زمانی و فشار برنامه درسی) و فرصت ها (مانند افزایش انگیزه و خلاقیت دانش آموزان) طراحی شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون در سه سطح کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه وتحلیل شدند و برای اطمینان از اعتبار یافته ها، از بازبینی توسط مشارکت کنندگان استفاده شد. نتایج نشان داد که ادراک معلمان از موانع ساختاری، مانند کمبود امکانات آموزشی و زمان ناکافی، مانع از پیاده سازی موثر روش های خلاق می شود، در حالی که ادراک مثبت آن ها از فرصت هایی مانند بهبود تعاملات کلاسی و انگیزه دانش آموزان، کیفیت تدریس را ارتقا می دهد. این یافته ها حاکی از آن است که ادراک معلمان به عنوان یک متغیر کلیدی، می تواند نقش میانجی در موفقیت یا ناکامی روش های نوآورانه ایفا کند. پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که سیاست گذاران آموزشی با ارائه حمایت های سیستمی، از جمله تامین منابع و آموزش حرفه ای معلمان، موانع را کاهش داده و بستر بهره گیری از فرصت ها را فراهم کنند. این مطالعه بر ضرورت توجه به دیدگاه معلمان در طراحی برنامه های آموزشی تاکید دارد و زمینه را برای تحقیقات آتی در مقیاس گسترده تر فراهم می کند.