نقش آزمایش در آموزش علوم تجربی: نگرش دانش آموزان دوره دوم متوسطه

این مقاله بخشی از نتایج یک تحقیق گسترده بر روی دانش آموزان دوره دوم متوسطه را ارائه میدهد که هدف کلی آن توصیف دیدگاه معلمان و دانش آموزان در مورد آزمایشهای علوم تجربی (یا به طور کلی آزمایش کردن) است. از شرکت کنندگان (۶۵۰ نفر) پرسشهایی در مورد نحوه درک آنها از آزمایشها در درسهای علوم تجربی، چگونگی تشکیل این درسها بدون آزمایش و رابطه شخصی پاسخ دهندگان با آزمایشهای علوم تجربی (لزوما در سطح مدرسه ای) پرسیده شده است. نتایج ما نشان میدهد که اغلب آزمایشها به عنوان یک عنصر احیا کننده در درسهای علوم تجربی، کمکی برای درک موضوع و مکمل جالبی برای نظریهها، در نظر گرفته می شوند. از سوی دیگر تنها تعداد کمی از دانش آموزان تصور می کردند که آزمایشها به عنوان ابزاری در علوم تجربی مورد استفاده قرار می گیرند که اطلاعات جدیدی در مورد جهان به دست آوریم. حدود نیمی از پاسخ دهندگان اذعان می کنند که اگر آزمایشها حذف شوند بیشتر درسهای علوم تجربی، به هیچ وجه ما را تحت تاثیر قرار نخواهند داد. با توجه به مقایسه جنسیتی، تنها تفاوتهای کمی در سطح p<۰.۰۵ داشتیم. به طور مشابه پاسخ ها معمولا در بین سال های تحصیلی پاسخ دهندگان یکنواخت بوده است، موارد خاص در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.

کلیدواژه ها:

آزمایش ، آموزش و یادگیری ، درک مفهومی