واکاوی نقش میانجی نشاط کاری در رابطه بین رهبری سطح پنج و یادگیری حرفهای کارکنان بر اساس نظریه جیم کالینز

پژوهش حاضر با هدف واکاوی نقش میانجی نشاط کاری در رابطه بین رهبری سطح پنج و یادگیری حرفهای کارکنان بر اساس نظریه جیم کالینز انجام گرفته است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات از نوع همبستگی است و ماهیت کمی دارد. جامعه آماری معلمان زن دوره ابتدایی شهرستان تایباد در نیمسال دوم سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ به تعداد ۶۱۷ نفر بودند که از بین آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده ۲۳۷ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های رهبری سطح پنج شریعت نژاد و همکاران (۱۳۹۷)، نشاط کاری کرولف (۲۰۰۷) و یادگیری حرفه ای گی جسل و همکاران (۲۰۰۱) پاسخ دادند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. همچنین از الگویابی معادلات ساختاری برای بررسی نقش متغیر میانجی استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۶ و Smart PLS نسخه ۳ انجام شد. نتایج نشان داد که بین رهبری سطح پنج با نشاط کاری و یادگیری حرفهای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، بین نشاط کاری و یادگیری حرفهای رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری نیز نشان داد که با ۹۹ درصد اطمینان نشاط کاری در رابطه بین رهبری سطح پنج و یادگیری حرفهای نقش میانجی را دارد و ۴۳ درصد از اثر کل رهبری سطح پنج بر یادگیری حرفهای از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی نشاط کاری تبیین می شود.

کلیدواژه ها:

رهبری سطح پنج ، نشاط کاری ، یادگیری حرفهای