تحلیل رابطه میان رشد اجتماعی و عاطفی دانش آموزان با توانایی های شناختی و یادگیری آنان

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 54

فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CFTP09_3132

تاریخ نمایه سازی: 28 اسفند 1403

چکیده مقاله:

رشد اجتماعی و عاطفی دانش آموزان نقشی کلیدی در توانایی های شناختی و یادگیری آنان ایفا می کند. تعاملات اجتماعی، تنظیم هیجانات و توسعه مهارت های اجتماعی، همگی به عنوان عواملی موثر در شکل گیری عملکرد شناختی و یادگیری دانش آموزان شناخته می شوند. توانایی های شناختی مانند تفکر انتقادی، حل مسئله و حافظه، تحت تاثیر مستقیم و غیرمستقیم رشد اجتماعی و عاطفی قرار دارند. در محیط های آموزشی، یادگیری به عنوان یک فرآیند اجتماعی تعریف می شود که در آن تعاملات میان دانش آموزان و معلمان، تبادل تجربیات و استفاده از راهبردهای خودتنظیمی می توانند به پیشرفت تحصیلی و بهبود فرآیندهای شناختی کمک کنند. هوش هیجانی که شامل خودآگاهی، خودتنظیمی، انگیزش، همدلی و مهارت های اجتماعی است، از مهم ترین جنبه های رشد عاطفی به شمار می رود و بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تاثیر می گذارد. دانش آموزانی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند، توانایی بیشتری در مدیریت استرس، تمرکز بر اهداف آموزشی و تعاملات مثبت با دیگران دارند. همچنین، روابط اجتماعی مثبت در محیط مدرسه، علاوه بر تاثیر بر رشد عاطفی، موجب بهبود عملکرد شناختی از طریق افزایش مشارکت در یادگیری، تبادل نظر و همکاری گروهی می شود. از این رو، تقویت مهارت های اجتماعی و عاطفی در دانش آموزان می تواند به عنوان یک راهکار اساسی برای ارتقای یادگیری مورد توجه قرار گیرد. عوامل محیطی مانند محیط خانوادگی و فضای آموزشی نیز نقش مهمی در این ارتباط ایفا می کنند. محیط های حمایتی که در آن ها تعاملات مثبت، تشویق به یادگیری و فرصت های مشارکتی فراهم است، به رشد اجتماعی و شناختی دانش آموزان کمک می کنند. در مقابل، فشارهای اجتماعی و هیجانی می توانند مانعی برای عملکرد تحصیلی ایجاد کنند. دانش آموزانی که در معرض استرس، تنش های اجتماعی و اضطراب قرار دارند، اغلب با مشکلاتی در تمرکز، پردازش اطلاعات و حل مسائل مواجه می شوند. در چنین شرایطی، مهارت های تنظیم هیجانی و توانایی مقابله با استرس می توانند در کاهش اثرات منفی این عوامل موثر باشند.

نویسندگان

مهناز زمانی

کارشناسی آموزش ابتدایی، آموزش و پرورش استان فارس

زهرا مصلحیان

کارشناسی ارشد قران و حدیث، آموزش و پرورش استان فارس

طاهره بهرامیه

کارشناسی رشته کلام اسلامی، آموزش و پرورش استان خراسان رضوی