رابطه بین هوش عاطفی و رضایت شغلی و تاثیر آن بر عملکرد کارکنان ادارات دولتی استان قزوین

اشتغال از جمله مسائلی است که همواره ذهن انسان ها، دولت ها و ملت ها را به خود مشغول داشته است. هرچند شغل و حرفه به ظاهر، به بعد اقتصادی-معیشتی انسان ها مربوط می شود، ولی با بعد فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی آنان نیز ارتباط تنگاتنگی دارد. رضایت شغلی حوزه ای است که در آن دیدگاه های روانشناختی اجتماعی، جامعه شناختی، اقتصادی، علوم سیاسی و تربیتی هریک به سهم خود در آن سخن گفته اند. امروزه در هر کشوری، هزاران شغل و حرفه وجود دارد که افراد به آن اشتغال داشته و از این طریق به زندگی خود ادامه می دهند. آنچه همواره مورد توجه روانشناسان و اندیشمندان علوم اجتماعی بوده، رضایت شغلی افراد و آثار این رضایت در روحیه آن ها و بازدهی کارشان می باشد. به همین منظور در این تحقیق هوش عاطفی و تاثیر آن بر رضایت شغلی کارکنان بررسی گردید. جامعه آماری این تحقیق کارکنان ادارات دولتی قزوین می باشد و نمونه آن کارکنان اداره امور مالیاتی این شهر (۷۱ نفر) هستند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ویژگیهای جمعیت شناختی، توانمندسازی روانشناختی و رضایت شغلی استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات نتیجه آن شد که بین هوش عاطفی و رضایت شغلی و همچنین بین هوش عاطفی و ایجاد ارتباطات درون و برون سازمانی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

هوش عاطفی ، رضایت شغلی ، عملکرد کارکنان