میزان آشنایی معلمان دوره ابتدایی با نظریه های یادگیری و بکارگیری آنها در فرایند تدریس

مقاله حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای است که با توجه به نظرات اندیشمندان این عرصه به رشته تحریر در آمده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی میزان آشنایی معلمان دوره ابتدایی با نظریه های یادگیری وبه کارگیری آنها در فرایند تدریس میباشد. هر یک از نظریه های یادگیری به عوامل متعددی که در فرایند یادگیری دانش آموزان تاثیر گذار هستند اشاره میکنند و آگاهی از آنها نقش به سزایی در تحقق اهداف آموزشی در کلاس های درس خواهد داشت. نتایج از تحلیل نشان میدهد به طور کلی دانش نظری معلمان از نظریه های یادگیری در سطح پایین است و با توجه به میانگین ها، معلمان از نظریه رفتارگرایی نسبت به دو نظریه دیگر شناختگرایی و شناختی اجتماعی آگاهی بیشتری دارند؛ شاید این امر به دلایل آموزش، به شیوه رفتاری در مراکز تربیت معلم و کلاسهای آموزش ضمن خدمت معلمان و استفاده از مدرسانی باشد که از نظریه یادگیری رفتارگرایی بیشتر و از نظریه های یادگیری شناخت گرایی و شناختی اجتماعی استفاده کرده اند . یکی از یافته های مهم پژوهش این است که علیرغم این آگاهی کمتر معلمان از نظریه های یادگیری، میزان به کارگیری نظریه های یادگیری به ویژه نظریه رفتارگرایی بالاتر از حد متوسط بوده است . اما به هر حال اگر عمل با آگاهی همراه باشد، نتایج بسیار مطلوب تری خواهد داشت .

کلیدواژه ها:

دانش آموز ، معلم ، یادگیری ، نظری یادگیری