تحلیل فلسفی و تفسیری از نقش وحی در معرفت شناسی قرآنی: بررسی تطبیقی با سنت فلسفی غربی
محل انتشار: فصلنامه معرفت و بصیرت اسلامی، دوره: 1، شماره: 1
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: انگلیسی
مشاهده: 93
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_IKI-1-1_006
تاریخ نمایه سازی: 25 اسفند 1403
چکیده مقاله:
این مقاله به بررسی تطبیقی معرفت شناسی وحیانی در قرآن و فلسفه غربی با تمرکز بر نقش وحی در ایجاد نظام های فکری و فلسفی می پردازد. در معرفت شناسی قرآنی، وحی به عنوان منبعی الهی که فراتر از عقل و تجربه بشری است، شناخته می شود و نقش کلیدی در هدایت انسان به سوی حقیقت و کمال معنوی ایفا می کند. این دیدگاه در آثار فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا و ملاصدرا به وضوح دیده می شود که آن ها وحی و عقل را به عنوان دو منبع مکمل برای شناخت معرفی کرده اند. از سوی دیگر، در فلسفه غربی، به ویژه از دوران روشنگری به بعد، وحی به عنوان منبع معرفتی مستقل از عقل کمتر مورد توجه قرار گرفته و فلسفه به عنوان دانشی مبتنی بر عقل و تجربه بنا شده است. فیلسوفانی مانند دکارت و کانت تلاش کردند تا میان عقل و وحی تمایزی قاطع ایجاد کنند و معرفت بشری را به عقل و تجربه محدود نمایند. این مقاله نشان می دهد که هرچند تفاوت های اساسی میان معرفت شناسی قرآنی و فلسفه غربی وجود دارد، اما هر دو سنت بر اهمیت عقل در شناخت تاکید دارند. مقاله همچنین به تحلیل تفاوت های معرفت شناختی میان این دو سنت پرداخته و به ارائه پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده در زمینه بررسی های تطبیقی میان سنت های دینی و فلسفی مختلف می پردازد. نتایج این پژوهش می تواند به توسعه گفتگوهای فلسفی میان سنت های اسلامی و غربی کمک کرده و زمینه ساز گسترش مطالعات تطبیقی در فلسفه و معرفت شناسی شود. این مقاله به بررسی تطبیقی معرفت شناسی وحیانی در قرآن و فلسفه غربی با تمرکز بر نقش وحی در ایجاد نظام های فکری و فلسفی می پردازد. در معرفت شناسی قرآنی، وحی به عنوان منبعی الهی که فراتر از عقل و تجربه بشری است، شناخته می شود و نقش کلیدی در هدایت انسان به سوی حقیقت و کمال معنوی ایفا می کند. این دیدگاه در آثار فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا و ملاصدرا به وضوح دیده می شود که آن ها وحی و عقل را به عنوان دو منبع مکمل برای شناخت معرفی کرده اند. از سوی دیگر، در فلسفه غربی، به ویژه از دوران روشنگری به بعد، وحی به عنوان منبع معرفتی مستقل از عقل کمتر مورد توجه قرار گرفته و فلسفه به عنوان دانشی مبتنی بر عقل و تجربه بنا شده است. فیلسوفانی مانند دکارت و کانت تلاش کردند تا میان عقل و وحی تمایزی قاطع ایجاد کنند و معرفت بشری را به عقل و تجربه محدود نمایند. این مقاله نشان می دهد که هرچند تفاوت های اساسی میان معرفت شناسی قرآنی و فلسفه غربی وجود دارد، اما هر دو سنت بر اهمیت عقل در شناخت تاکید دارند. مقاله همچنین به تحلیل تفاوت های معرفت شناختی میان این دو سنت پرداخته و به ارائه پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده در زمینه بررسی های تطبیقی میان سنت های دینی و فلسفی مختلف می پردازد. نتایج این پژوهش می تواند به توسعه گفتگوهای فلسفی میان سنت های اسلامی و غربی کمک کرده و زمینه ساز گسترش مطالعات تطبیقی در فلسفه و معرفت شناسی شود.
کلیدواژه ها:
وحی ، معرفت شناسی قرآنی ، فلسفه غربی ، عقل گرایی ، ابن سینا ، ملاصدرا ، دکارت ، کانت ، فلسفه دین ، تطبیق