نقش اشتغال در الگوی ساختار - رفتار- عملکرد کارخانجات قند و شکر
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 88
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JEA-11-2_008
تاریخ نمایه سازی: 22 اسفند 1403
چکیده مقاله:
چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: موفقیت یا عدم موفقیت یک شرکت تحت تاثیر عوامل داخلی و خارجی قرار دارد. سه مولفه مدیریتی شامل رفتار شرکت در داخل سازمان، ساختار بازار و عملکرد شرکت را نمیتوان جدا از یکدیگر دانست. عملکرد شرکتها در هر صنعت، تحت تاثیر رفتار آنها قرار دارد. از طرف دیگر ساختار بازار هم بر عملکرد و هم بر رفتار اثرگذار است. اما خود ساختار بازار نیز وابسته به رفتار شرکتها با یکدیگر دارد. در این راستا، تعداد شاغلین و ایجاد کسب و کار جدید به نوع و شدت رابطه بین این سه مولفه بستگی دارد. بر پایه اثرات پسین یا پیشین سه نظریه مدیریتی وجود دارد: نظریه ساختارگرایان که معتقدند جهت علیت از ساختار به رفتار و سپس عملکرد است. در واقع، رفتار بنگاه ها و تصمیم آنها مبتنی بر همکاری و ائتلاف یا رقابت با یکدیگر، متاثر از ساختار بازار است. ساختار و نحوه رفتار بنگاه ها در بازار مجموعا عملکرد بازاری بنگاه ها را شکل میدهد. در مقابل نظریه شیکاگو قرار دارد. برخلاف نظر ساختارگرایان، جهت علیت را از عملکرد بازار که در کارایی، پیشرفت فنی، نرخ سودآوری، میزان تولید، فروش، صادرات و اشتغال منعکس می شود به سایر عناصر بازار می دانند. در نظریه سوم، رفتار شرکتها اصل محسوب شده است. آنها الگوی رفتاری بنگاه ها را عامل موثر در شکلگیری عملکرد بازار میداند. بر این اساس، ساختار در عملکرد بازار چندان موثر نیست، بلکه رفتار بنگاه ها عنصر اساسی و تعیین کننده عملکرد میباشد. هدف این مطالعه اندازهگیری اثر اشتغال بر عملکرد مالی شرکتهای قند و شکر و شناسایی پاردایم ساختار- رفتار و عملکرد است.
مواد و روشها: اطلاعات هشت شرکت تولیدکننده قند و شکر که سهام آنها در بورس خرید و فروش میشود، طی چهار سال ۱۳۹۷-۱۴۰۰ جمعآوری گردید. با توجه به دادههای قابل دسترس، از متغیرهای شاخص هرفیندال، هزینه تحقیق و توسعه و سود ناخالص بهترتیب برای سنجش مولفههای ساختار، رفتار و عملکرد استفاده شد. بهمنظور محاسبه متغیرهای مورد نیاز برای تشکیل معادلات مورد نظر، از صورتهای مالی کارخانجات قند و شکر در استانهای مختلف کشور استفاده گردید. متغیرهای نوع مالکیت بنگاه، سهم مالکیت دولتی و تعداد نیروی کار بهعنوان متغیرهای برون زای مدل بهکار گرفته شد. متغیرها در یک دستگاه معادلات همزمان پنلی الگوسازی گردید. برای تخمین پارامترهای دستگاه معادلات همزمان از برآوردگرهای سیستمی (روشهای اطلاعات کامل) استفاده گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد حدود ۱۱۰۰ کارگر در بخش تولید این واحدها فعال هستند. در بین صنایع مختلف، این صنعت نسبتا کاربر محسوب میشود. بهطور میانگین سهم دولت در تامین سرمایه حدود ۴۰ درصد بوده است. گرچه این معیار مناسبی برای نقش مدیریت بخش خصوصی نیست زیرا به تناوب، دولت برای این واحدها تکلیف میکند. بر اساس نتایج تخمین ساختار بازار بر رفتار بنگاه از نظر آماری معنیدار بوده اما بر عملکرد آن اثر معنیداری ندارد. همچنین رفتار شرکت هم بر ساختار و هم بر عملکرد شرکت اثر معنیدار و مثبت داشته است. عملکرد نیز بر هر دو مولفه ساختار صنعت و رفتار شرکت تاثیر مثبت و معنیداری را نشان میدهد. بررسی اثر متغیرهای برونزا نیز قابلتوجه است. شرکتهایی که سهم دولت در تامین مالی بیشتر است، تاثیر منفی بر ساختار باقی میگذارند. رابطه بین ارزش فروش و هزینه تحقیق و توسعه منفی شد که این امر میتواند ناشی از عدم احساس نیاز برای شرکتها در زمانهایی باشد که فروش آنها بالا است. یک توجیه دیگر برای این نتیجه میتواند ناشی از حاشیه کم بازاریابی بهعلت مداخلات قیمتی دولت در این صنعت باشد. برآورد ضریب اثر ارزش فروش بر سود ناخالص مثبت اما کوچک است. بر اساس نتایج بهدست آمده، نیروی کار نتوانسته است بر عملکرد شرکت اثر معنیداری داشته باشد. گرچه بهطور متوسط تاثیر مثبت را نشان میدهد اما از نظر آماری این تاثیر معنیدار نمیباشد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد عملکرد شرکتها تفاوت زیادی با یکدیگر داشته و بهطور متوسط شرکتهای کوچک موفقتر بودهاند. بهطور متوسط هر واحد ۱۳۶ کارگر داشته که با توجه به فصلیبودن فعالیت آمار اشتغال واقعی قابل برآورد نیست. یکی از نتایج مطالعه مربوط به عدم تاثیر نیروی کار بر عملکرد از نظر آماری میباشد. گرچه نیروی کار در این صنعت وارد ناحیه سه و رابطه معکوس با تولید نشده است؛ اما اثر آن بر عملکرد معنیدار نگردید. با اندازهگیری کشش متوسط، اثرات بین سه مولفه ساختار، رفتار و عملکرد جهت تشخیص شدت آنها مشخص گردید که بر این اساس، نظریه ساختارگرایان با شرایط بازار قند و شکر ایران نزدیکتر است. با توجه به جمیع نتایج پیشنهاد میشود مداخلات دولت کاهش یابد تا مکانیزم بازار بتواند فعال شود. با توجه به نتایج تحقیق میتوان انتظار داشت کاهش مداخلات دولت در بلندمدت بر رفتار و عملکرد شرکتها تاثیر مثبت بگذارد. برای مطالعات آتی، اولا استفاده از سایر شاخصهایی که قابلیت توضیح رفتار، عملکرد و ساختار را دارند، ثانیا تخمین مدل بهصورت غیرخطی و ثالثا استفاده از شاخصهای ترکیبی که مبتنی بر نظر خبرگان ساخته میشوند، بهگونهای که نماینده بهتری از وضعیت حاکم بر صنایع قند و شکر ایران باشند، پیشنهاد میشود.
کلیدواژه ها:
Employment ، Herfindahl Index ، Sugar Industry ، Research and Development ، Structure Conduct Performance ، Three Stage Least Squares ، اشتغال ، تحقیق و توسعه ، حداقل مربعات سه مرحله ای ، ساختار رفتار عملکرد ، شاخص هرفیندال ، صنعت قند وشکر
نویسندگان
علی رسولی
Department of Agricultural Economics, Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Sari, Iran
سید مجتبی مجاوریان
Department of Agricultural Economics, Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Sari, Iran
فواد عشقی
Department of Agricultural Economics, Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Sari, Iran
سمیه شیرزادی
Department of Agricultural Economics, Sari University of Agricultural Sciences and Natural Resources, Sari, Iran
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :