چکیده مبسوط
مقدمه و هدف: گیاه
عدس بهعلت وجود باکتریهای تثبیت کننده ازت در ریشه خود، موجب تثبیت بیولوژیکی نیتروژن گردیده و علاوه بر تامین نیاز گیاه به این ماده، سالانه مقداری نیتروژن خالص نیز به خاک اضافه میکند. بنابراین موجب حاصلخیزی خاک مخصوصا در مناطق دیم گردیده و از این حیث یک تناوب مناسب برای غلات دیم محسوب میشود.
عدس در تغذیه انسان، منبع قابلتوجهی از پروتئینهای غذایی، مواد معدنی (پتاسیم، فسفر، آهن و روی)، کربوهیدراتها و ویتامینها را فراهم کرده و بهدلیل دارا بودن محتوای چربی و شاخص گلیسمی پایین، مزایای سلامتی بسیار فراوانی دارد. عملکرد پایین ژنوتیپ های
عدس بهدلیل عوامل مختلفی از جمله حاصلخیزی ضعیف خاک، فقدان ارقام اصلاح شده پرمحصول، شدت تنش رطوبتی، بیماری ها، آفات، علف های هرز و مهارت های ناکافی مدیریت محصول ایجاد می شود. در سالیان اخیر، تغییرات آب و هوایی جهانی، بهویژه بهدلیل بارندگی و تغییرات زیست محیطی، تاثیر قابلتوجهی بر تولید
عدس داشته است. در ایران معمولا
عدس در شرایط دیم در بهار کشت میشود، حال آنکه کشت پاییزه آن از نظر افزایش راندمان بهرهوری از بارش، موجب افزایش عملکرد دانه نسبت به کشت بهاره در شرایط دیم میشود. علاوه براین، برای به حداکثر رساندن عملکرد و کنترل بیان فنوتیپی، بهنژادگران باید ژنوتیپ های خاصی را انتخاب کنند که در یک محیط خاص پایدار یا سازگار با آن باشند. بنابراین، شناسایی ژنوتیپهایی با عملکرد بالا و سازگار به دامنه گستردهای از محیطها، یکی از هدفهای عمده در برنامههای بهنژادی گیاهان زراعی میباشد. در آزمایشهای چند محیطی، عملکرد
عدس تحت تاثیر ساختار ژنتیکی، محیطی و اثرمتقابل ژنوتیپ × محیط قرار میگیرد. برای تفسیر بهتر برهمکنش ژنوتیپ × محیط، مدل اثرات اصلی افزایشی و برهمکنش ضربپذیر (AMMI) یکی از متداول ترین روش ها در مطالعه آزمایش های چند محیطی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی برهمکنش ژنوتیپ و محیط بر ژنوتیپهای
عدس و شناسایی ژنوتیپهای پایدار، پرمحصول و سازگار با شرایط آب و هوایی مناطق دیم معتدل کشور بود.
مواد و روشها: در این پژوهش، ۱۲ ژنوتیپ امیدبخش
عدس بههمراه ارقام شاهد (توده محلی، کیمیا و بیلهسوار) در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی بهمدت سه سال زراعی متوالی (۱۳۹۸-۱۴۰۱) در لرستان (خرمآباد)، ایلام (چرداول) و کرمانشاه (سرارود) کشت شدند. در مزرعه، هر کرت شامل چهار خط کاشت چهار متری با فاصله ۲۵ سانتی متر و تراکم ۲۰۰ دانه در مترمربع بود. تجزیه پایداری با استفاده از روش چندمتغیره امی انجام شد. تجزیههای آماری با استفاده از بسته تجزیه آزمایشهای چندمحیطی با نام Metan و GGE در نرمافزار R انجام شد.
یافتهها: تجزیه واریانس AMMI نشان داد که اثرات محیط، ژنوتیپ، و برهمکنش ژنوتیپ × محیط و هفت مولفه اصلی اول معنیدار بودند. بنابراین، با توجه به معنیدار بودن برهمکنش ژنوتیپ × محیط، امکان انجام تجزیه پایداری روی این دادهها وجود دارد. بر اساس تجزیه AMMI، اولین و دومین مولفه اصلی برهمکنش ژنوتیپ در محیط، بهترتیب ۴۵/۶ و ۱۹ درصد از تغییرات برهمکنش ژنوتیپ × محیط را توجیه کردند. اثر هفت مولفه اصلی اول، معنیدار بود و در مجموع ۹۹/۵ درصد از تغییرات برهمکنش ژنوتیپ در محیط را توجیه کردند. سهم محیط، ژنوتیپ و برهمکنش ژنوتیپ × محیط در مجموع مربعات کل، بهترتیب ۵۴/۵۶، ۵/۴۵ و ۱۶/۹ درصد بود. در بین ژنوتیپهای مطالعه شده، بیشترین عملکرد دانه در ژنوتیپ شماره ۱۰ (۸۵۰ کیلوگرم در هکتار) و در پی آن در ژنوتیپهای شماره ۱۲، ۶ و ۴ دیده شد. بر اساس شاخص پایداری ASV، ژنوتیپهای شماره ۳، ۵ و ۱، بر اساس شاخص SIPC، ژنوتیپهای ۳، ۱، ۷ و ۱۰، بر اساس شاخص EV، ژنوتیپهای شماره ۱، ۱۰ و ۳ و بر اساس شاخصهای Za و WAAS نیز ژنوتیپهای ۳، ۱، ۵ و ۱۰ پایدارترین ژنوتیپها بودند. بر مبنای شاخص انتخاب همزمان ssiASV، ژنوتیپهای ۱۰، ۴، ۵ و ۱، بر مبنای شاخص ssiSIPC، ژنوتیپهای شماره ۱۰، ۶، ۷ و ۴، بر مبنای شاخص ssiEV ژنوتیپهای ۱۰، ۶، ۱ و ۷، بر مبنای شاخص ssiZA، ژنوتیپهای شماره ۱، ۱۰، ۶ و ۷ و بر مبنای شاخص ssiWAAS، ژنوتیپهای ۱، ۱۰، ۶ و ۳ برترین ژنوتیپ ها از نظر عملکرد و پایداری بودند. بر اساس بایپلات AMMI۱، ژنوتیپ های شماره ۱، ۶، ۱۰ و ۱۱ با عملکرد دانه بیشتر از عملکرد میانگین کل و کمترین مقادیر IPCA۱، به عنوان ژنوتیپهای پایدار با
سازگاری عمومی بالا شناسایی شدند. در بایپلات AMMI۲، ژنوتیپهای ۹، ۱۱، ۱ و ۱۰ علاوه بر پایداری عمومی بالا، دارای عملکرد دانه بالاتر از میانگین کل بودند. علاوه بر شاخصهای AMMI، از
شاخص برتری لین و بینز برای شناسایی ژنوتیپهای برتر استفاده شد که بر این اساس ژنوتیپهای شماره ۱، ۱۰، ۹ و ۱۵، برترین ژنوتیپها در محیطهای مطالعه شده بودند. با استفاده از پارامتر فاصله امی، ژنوتیپهای شماره ۱، ۳، ۵ و ۷ بهعنوان ژنوتیپهای دارای عملکرد پایدار شناخته شدند.
نتیجهگیری: در مجموع و بر اساس شاخصهای مختلف، ژنوتیپهای شماره ۱۰ (۰۹S۹۶۵۱۰-۱۳) و ۶ (ILL۲۲۶۱) در بسیاری از محیطها، دارای عملکرد بالا و در بیشتر روشها، دارای پایداری مطلوبی بودند و میتوانند گزینه معرفی ارقام جدید باشند.