اثرگذاری کاشت گونه گیاهی قرهداغ بر میزان ترسیب کربن خاک در شوره زارهای اطراف دریاچه ارومیه
محل انتشار: اولین کنگره بین المللی احیاء بوم شناختی بر پایه طبیعت (با تاکید بر صیانت از شتر دوکوهانه)
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 47
متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NERUMA01_093
تاریخ نمایه سازی: 13 اسفند 1403
چکیده مقاله:
دی اکسید کربن در بین شش گاز گلخانهای مهم ترین و عمده ترین گاز گلخانه ای می باشد که به صورت شتابدار در قرن حاضر در حال افزایش است و ممکن است تا سال ۲۱۰۰. غلظت آن به دو برابر مقدار فعلی برسد علت اصلی این افزایش سوخت های فسیلی و تغییرات کاربری اراضی ذکر شده است. اعتقاد بر آن است افزایش غلظت گاز دی اکسید کربن در اتمسفر سبب افزایش دمای جهانی و به تبع آن، تغییرات اقلیمی محلی و جهانی بی سابقه می شود. لذا پیامدهای اقتصادی و محیطی این واقعه احتمالی، باعث نگرانی دانشمندان و سازمانهای جهانی مسئول گشته و آنان را بر این داشت که برای کاهش غلظت جهانی این گاز گزینه های مختلف اجرایی را تحت برنامه های کاهشی ارائه دهند. در این میان بهبود فرایند ذخیره کربن در خاک و گیاه اکوسیستم های زمینی مطرح ترین گزینه بوده که با افزایش قابلیت تولیدی زمین، کربن اتمسفر در مخزن های خاک و گیاه به صورت بلندمدت ذخیره یا اصطلاحا ترسیب می شود. کاشت گسترده گونه قرهداغ (Nitraria schoberi) در شورهزارهای اطراف دریاچه می تواند سبب جذب و ترسیب کربن اتمسفری در خاک گردد که منجر به ایجاد محلهای ذخیره کربن تحت عنوان "جزایر حاصلخیز" بسته به میزان توسعه بوته ها با مقیاس های مختلف در پای گونه ها می شود. آگاهی یافتن از ابعاد مکانی و بزرگی محل های ذخیره کربن در خاک پای گونه ها اطلاعات ارزشمندی را در شناخت منابع ذخیره و حفظ بلندمدت آن در اختیار قرار می دهد. هدف این مطالعه تعیین اثر کشت این گونه بر ترسیب کربن خاک و بررسی امکان ایجاد جزایر حاصلخیز در پای گونه در مراتع تحت کاشت این گونه در منطقه جبل کندی واقع در ساحل غربی دریاچه می باشد. بدین منظور نمونه برداری تصادفی به تعداد شش تکرار از خاک منطقه زیر بوته و مابین بوته ها در دو عمق ۰-۲۰ و ۲۰-۴۰ سانتیمتر انجام شد و داده های کربن آلی ذخیره شده بدست آمده از آزمایش والکی بلک، توسط آزمون تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد میانگین کربن آلی ذخیره های خاک زیر بوته در حدود ۹۸.۰ درصد بوده در حالیکه برای این عمق در فاصله مابین دو بوته در حدود ۵۵.۰ درصد است. در عمق دوم دو میکروسایت زیر پایه و مابین پایه با میزان ۵۳.۰ و ۴۵.۰ درصد دارای تفاوت معنی داری نمی باشند. نتایج نشان می دهد که جزایر حاصلخیز در پای گونه ها تشکیل یافته اما عمق اول به سبب داشتن بیشترین مقدار کربن نسبت به عمق دوم مهم ترین عمق محسوب گشته و باید اقدامات مدیریتی در صدد حفظ آن صورت گیرد. زیرا که این الیه سطحی بیشتر در معرض فرسایش و یا سایر عوامل تجزیه و خارج سازی کربن و انتشار دوباره به اتمسفر قرار دارد. در غیر این صورت عمل اکوسیستم های زمینی باالخص خاک قابلیت خود را در جلوگیری از گرم شدن زمین از دست خواهد داد. این عمل با گسترش و مدیریت صحیح پوشش گیاهی در مراتع میسر است و توجه توام به خاک و پوشش گیاهی جهت جلوگیری از گرم شدن زمین و خشکسالی ها ضروری به نظر می رسد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اسماعیل شیدای کرکج
دانشیار، گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران