بررسی ناخوشی های روانی و درمان آن ها از دیدگاه فروید با رویکرد نقد ادبی
محل انتشار: پانزدهمین کنفرانس بین المللی دستاوردهای نوین پژوهشی در علوم تربیتی، روانشناسی و علوم اجتماعی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 118
فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ARSEP15_048
تاریخ نمایه سازی: 10 اسفند 1403
چکیده مقاله:
روانشناسی، دانش مطالعه ی حالات، رفتار و فرایندهای تجربی و ذهنی انسان است. رفتار در این تعریف، کلیه کردارهای قابل مشاهده و غیرمستقیم فرد و فرایندهای روانی، همان احساسی، ادراک، هیجان و شخصیت انسان است. روانکاوی، نظریه عملکرد ذهن آدمی و اختلالات روانی است. نظریه روانکاوی زیگموند فروید، نگاهی جامع و فراگیر بر شخصیت فرد از زمان پیدایش تا درمان ناخوشی های انسان است. ناخوشی یا بیماری روانی هنگامی پدید می آید که ارگانیسم نتواند از آسیب کام های وازده، رهایی یابد؛ به تعبیر دیگر، ناخوشی روانی در اثر تزاحم و تراکم وازدگی ها هویدا می شود. فروید از میان عوامل گوناگون «وازدگی» و ناخوشی های روانی، محیط اجتماعی و قدرت جسمانی را مهم تر می پندارد. یسیکانالیستها به روش درمانی «پاالیش روانی» عمل می کنند که آن پرده برداری از اختلالات ناگفته همچنین «وازدگی های کودکی» است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی، ناخوشی های روانی و چگونگی درمان آن ها را از دیدگاه فروید با رویکرد شعر و ادب، مورد بررسی قرار داده و به این نتایج دست یافته است که: روانکاو، ابتدا می کوشد تا فعالیت مکانیسم ها را خنثی کند، سپس از اصل پیوستگی تصورات استفاده می کند تا به وازدگی های خاص رویا و دوران کودکی نزدیک شود. تشخیص ناخوشی های روانی و درمان آن ها، با جلب توجه بیمار آغاز می شود، سپس با یادآوری گذشته، رویاها و خیالات ادامه می یابد که با درهم ریختن مقاومت روانی و گفت وگو میان بیمار و درمانگر، پاالیش روانی صورت می گیرد که با «عقده گشایی» بسیاری از رازها فاش می شود و با کناررفتن نقاب، از روی اختلالات، روانکاو به درمان بیمار نایل می گردد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
غالمرضا تمیمی
عضو هیات علمی گروه ادبیات فارسی، موسسه آموزش عالی آفرینش بروجرد، ایران
زینب بیرانوند
دانشجوی رشته روانشناسی، موسسه آموزش عالی آفرینش بروجرد، ایران