چگونگی مواجهه محمدجواد مغنیه با مشترک لفظی در تفسیر الکاشف
محل انتشار: فصلنامه مطالعات علوم قرآن، دوره: 6، شماره: 1
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 71
فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JQSS-6-1_003
تاریخ نمایه سازی: 8 اسفند 1403
چکیده مقاله:
چکیدهشناخت معنای دقیق واژگان و چگونگی کاربست آنها به فهم درست یک متن کمک شایانی می کند. در همه زبان ها، واژگانی یافت می شوند که برای چند معنای متفاوت وضع شده اند. در ادبیات، این کلمات با عنوان الفاظ مشترک توصیف می شوند. از دیرباز مفسران به مسئله شناسایی معنای کلمات اهتمام داشته اند و چگونگی کاربرد الفاظ مشترک در قرآن مورد توجه ایشان بوده است. استاد محمدجواد مغنیه، یکی از مفسران معاصر، در کتاب التفسیر الکاشف به مسائل ادبی و بلاغی توجه کرده است. باتوجه به اهمیت موضوع، این پژوهش در پی تبیین چگونگی مواجهه وی با مسئله اشتراکات لفظی است. دستاوردهای این پژوهش توصیفی تحلیلی، نمایانگر آن است که استاد مغنیه در زمره کسانی است که به امکان وقوع مشترک لفظی در قرآن اعتقاد داشته و در مواجهه با الفاظ مشترک از دو روش پیروی می کند. در روش نخست، استاد مغنیه همه دلالت های یک لفظ را بیان کرده و سپس از میان آنها یک مورد را برمی گزیند. در روش دوم، استاد به مشترک لفظی بودن واژه تصریح کرده و فقط معنای مورد نظر را بیان می کنند. در این پژوهش برای تبیین بیشتر این دو روش، نظرات استاد مغنیه در مورد برخی کلمات پرکاربرد قرآنی بررسی شده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
آزاده عباسی
دانشگاه قرآن و حدیث
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :