بررسی ساختارشخصیت از دیدگاه فروید و یونگ با رویکرد شعر فارسی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 130
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CEPLC01_067
تاریخ نمایه سازی: 6 اسفند 1403
چکیده مقاله:
شخصیت، ساختاری (روانی – جسمانی) است که اندیشه ها و رفتار فرد را تعیین می کند و چون ساختار، پدیده ای انتزاعی و تعریف ناپذیر است. ماهیت آن شناخته شده نیست و در افراد مختلف، متفاوت است. البته شخصیت با وجود فردی بودن، وجوه اشتراکی با دیگران دارد. «فروید»، ساختار شخصیت را در سه نظام تبیین کرده است: نهاد، فرامن و من. نهاد، منبع انرژی روانی و کار آن پرهیز از درد و رنج و گرایش به لذت و شادیست. از نظر فروید، لیبیدو، عاملی غریزی و پر انرژی است که درون نهاد قرار دارد و به شدت خواستار ارضای خویش است. فرامن، ساختاری است برای پاسداری از ارزش ها که در نتیجه ی بایدها و نبایدها می گیرد و من، از منطق و اصل واقعیت های جامعه پیروی می کند و نظام برقراری تعادل میان نهاد و فرامن است. در روانشناسی «یونگ» آنیما: مظهر طبیعت زنانه در روان مرد، آنیموس نشانه طبیعت نه در ناخودآگاه زنان. سایه: لایه پست شخصیت در ناخودآگاه و پرسونا: نقابی است برای سازگاری فرد با جهان هستی. از دیدگاه ادبی، شاعر برای سرودن شعر، خویشتن خویش را موضوع قرار می دهد و مضمون مناسب می پرورد که آن را به جمع تعمیم می دهد. در این پژوهش، ساختار شخصیت از منظر فروید، یونگ و برخی شاعران به روش توصیفی تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته و به این نتایج حاصل گردیده که: اصول روانکاری در اصلاح اختلالات شخصیتی بسیار کارآمد بوده و نقد روانشناسانه، موجب گردیده از سطح ظاهر به ژرفای شخصیت افراد رسید. اصول روانکاوی نه تنها در افراد آسیب پذیر بلکه در بینش و نگرش شاعر و نویسنده نیز اثرگذار بوده است.
نویسندگان
منا گودرزی
دانشجوی روانشناسی، موسسه آموزش عالی آفرینش، بروجرد، ایران