۵. تاثیر عوامل استرس زای کاری بر دلبستگی شغلی (با تاکید بر نقش تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی)
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 82
فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_CUIR-1-1_005
تاریخ نمایه سازی: 5 اسفند 1403
چکیده مقاله:
مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی مدرن به عنوان مداخلات مبتنی بر فناوری اطلاعات برای دلبستگی شغلی کارکنان از اهمیت فراوانی برخوردار است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی در رابطه عوامل استرس زا با دلبستگی شغلی در نظر گرفته شد. پژوهش براساس هدف از نوع کاربردی و از نظر روش از نوع توصیفی پیمایشی و همبستگی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده و برای بررسی فرضیه ها و پاسخ به پرسش های پژوهش، از ابزار پرسش نامه استفاده شده است. این پرسش نامه شامل ۲۶ گویه است و براساس طیف هفت گزینه ای لیکرت طراحی شده است. جامعه آماری، هلدینگ صدف دلیجان است که شامل مدیران و کارشناسان تمامی واحدهای زیرمجموعه این شرکت بوده و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۲۲۶ تعیین شده است. پس از توزیع پرسش نامه ها به شیوه تصادفی ساده و جمع آوری آنها، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. ابتدا از آزمون های همبستگی برای بررسی رابطه بین متغیرها و سپس از آزمون رگرسیون برای بررسی تاثیر متغیرها بر یکدیگر استفاده شد. نتایج نشان داد که عوامل استرس زای چالشی با دلبستگی شغلی ارتباط مثبت دارند، درحالی که موانع استرس زای بازدارنده با دلبستگی شغلی ارتباط منفی دارند. همچنین، رابطه بین عوامل استرس زای چالشی و دلبستگی شغلی یک اثر U شکل را تحت تاثیر تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی کاری نشان می دهد، اما یک اثر U شکل معکوس را تحت تاثیر تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری نشان می دهد و سرانجام، رابطه بین موانع استرس زای بازدارنده و دلبستگی شغلی نیز تحت تاثیر تعدیلگر مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری، یک اثر U شکل را نشان می دهد. مدیران ممکن است قوانینی را برای محدود کردن استفاده غیرکاری رسانه های اجتماعی سازمانی به یک سطح منطقی طراحی کنند که هم کارکنان دارای استرس چالشی و هم کارکنان دارای استرس بازدارنده، سود ببرند. از طرفی، سطح ایده آل مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری برای کارکنان با استرس چالشی و بازدارنده متفاوت است. کارکنان تحت استرس بازدارنده ممکن است به سطح نسبتا بالاتری از مدت زمان استفاده از رسانه های اجتماعی سازمانی غیرکاری نسبت به کارکنان تحت استرس چالشی برای رسیدن به سطح بهینه دلبستگی شغلی نیاز داشته باشند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مصطفی حیدری هراتمه
دانشیار گروه اقتصاد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد نراق، نراق، ایران