دیدگاه های جدید و نوین در پیامد های جنگ شناختی

جنگ شناختی مسئله جدید و نوپدیدی نیست. طرف های ضعیف تر در یک درگیری نامتقارن اطلاعات و ایده ها را دستکاری کرده اند و سعی دارند که مخالفان قوی تر را متقاعد کنند که از جنگ دوری کنند. (به عنوان مثال، اسب تروا). جنگ شناختی - منجر به مشروعیت زدایی دولت ها از طریق ایجاد اختلاف و ایجاد تفرقه به منظور اجبار به پذیرش اراده سیاسی می شود . فرآیندهای سیاسی ملی و همچنین ذهن شهروندان ابزارهای به اشتراک گذاری اطلاعات، دشمنان را قادر می سازد تا مستقیما بیش از هر زمان دیگری در آنها دخالت کنند. جنگ شناختی به عنوان حوزه جدیدی از جنگ در نظر گرفته می شود و شامل زمینی، دریایی، هوایی، فضایی و سایبری (فنی) است. هدف حملات جنگ شناختی تغییر یا گمراه کردن افکار است و از رهبران و اپراتورها، از اعضای کل طبقات اجتماعی یا حرفه ای، از مردان و زنان در یک ارتش، یا در یک مقیاس بزرگتر، از کل جمعیت در یک منطقه، کشور یا گروهی از کشورها و بر قلمرو، نفوذ، خدمات تاثیر می گذارد مانند محل های تلاقی ، حمل و نقل و غیره،بدین وسیله می تواند ابزارهای سایبری اجتماعی، فنی سایبری، جنگ الکترونیک و پخش و غیره باشد. افسران ارشد و استراتژیست های ارتش خلق چین ادعا می کنند که هوش مصنوعی، علوم اعصاب و دیجیتال برنامه های کاربردی (به عنوان مثال، رسانه های اجتماعی) قادر خواهند بود با تاثیر مستقیم بر شناخت انسان بر دشمنان تاثیر بگذارند.دکترین گراسیموف درباره «فضای نبرد ذهن» صحبت می کند، پوچپتسف نمونه هایی از جمله ایجاد رویدادهای جعلی را ارائه می دهد و اشیاء و سازماندهی اقدامات اعتراضی در اوکراین را طرح ریزی کرده است. دکتر جووردانو اظهار داشت: «مغز میدان نبرد آینده است».این این مقاله نمونه های کنونی جنگ شناختی، فناوری های توانمند و علوم اجتماعی مرتبط را برجسته می کند و اصول نفوذ (شناختی و اجتماعی)، برجسته کردن تحلیل های موجود، معرفی "مدل خانه"که مشخص می کند ستون های حوزه های دانش مرتبط و همچنین جنبه های عملیاتی مرتبط مرتبط با ستون ها به عنوان بالقوه مفید چارچوبی برای تفکر در مورد جنگ شناختی و شناسایی تحقیقات مورد نیاز می باشد.

کلیدواژه ها:

جنگ شناختی ، نفوذ ، عملیات سایبری ، رسانه های اجتماعی ، عملیات سایبری ، جنگ الکترونیک