بررسی اهمیت هوش مصنوعی در پرورش خلاقیت دانش آموزان و تغییر سبک زندگی آنها

تحولاتی که در چند دهه اخیر در عرصه فناوری های نوین به ویژه در زمینه های هوش مصنوعی، یادگیری دیجیتال، واقعیت افزوده و شبکه های اجتماعی رخ داده است، تاثیرات چشمگیری بر نظام آموزشی و فرآیندهای یادگیری و تدریس داشته اند. این تحقیق به بررسی نقش فناوری های نوین در توسعه خلاقیت و تفکر انتقادی در دانش آموزان می پردازد و تاثیرات آن بر تغییرات عمده در روش های تدریس و یادگیری را تحلیل می کند. استفاده از فناوری های نوین در آموزش موجب تغییرات بنیادین در فرآیند یادگیری، از جمله شخصی سازی یادگیری، افزایش دسترسی به منابع آموزشی و ارتقای تجربه های یادگیری تعاملی شده است. با گسترش ابزارهای دیجیتال و هوش مصنوعی، امکان طراحی برنامه های درسی متناسب با نیازهای فردی دانش آموزان فراهم شده است که می تواند به تقویت خلاقیت و توانایی های تفکر انتقادی آن ها کمک کند. این فناوری ها، علاوه بر افزایش مشارکت و تعامل در کلاس های درس، فرصت هایی برای شبیه سازی موقعیت های واقعی در فرآیندهای آموزشی ایجاد کرده اند که موجب تقویت مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری خلاقانه در دانش آموزان می شود. با توجه به روندهای جهانی و پیشرفت های سریع فناوری، آینده نظام آموزشی به سمت یادگیری شخصی سازی شده، تعامل محور و مبتنی بر فناوری خواهد رفت. این تغییرات نه تنها تاثیرات مثبتی بر کیفیت آموزش دارند بلکه فرصت های جدیدی برای بهبود فرآیند یادگیری فراهم می آورند که می تواند به پرورش نسل های خلاق و کارآفرین در دنیای آینده منجر شود. بنابراین، برای بهره برداری موثر از این فناوری ها، لازم است زیرساخت های آموزشی و برنامه های درسی به روز شده و معلمان به مهارت های جدید فناوری تجهیز شوند تا بتوانند به طور بهینه از این ابزارها در جهت ارتقای کیفیت آموزش و پرورش استفاده کنند.

کلیدواژه ها:

هوش مصنوعی ، پرورش ، خلاقیت ، دانش آموزان ، تغییر سبک زندگی