مطالعه کیفی علل دین گریزی نوجوانان پسر در خانواده های مذهبی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 141
فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_EDUC-12-27_002
تاریخ نمایه سازی: 14 بهمن 1403
چکیده مقاله:
هدف مطالعه حاضر کشف مولفه های دین گریزی در بین نوجوانان پسر بود. این پژوهش کیفی از نوع نظریه زمینه ای ساخت گرایی اجتماعی چارمز (۲۰۰۵) بود. برای نمونه گیری از روش هدفمند از نوع متجانس استفاده شد. معیار تعداد شرکت کنندگان بر اساس اشباع نظری بود؛ بهاین منظور، پس از مراجعه به هفت مدرسه پسرانه مذهبی اصفهان، تعداد ۱۰ دانشآموز باتوجه به ملاک های ورود علاقه به همکاری، اجازه ضبط و پیاده سازی مصاحبه ها و بازه سنی ۱۵ تا ۱۸ سال و ملاک های خروج نداشتن مشکلات جسمانی و روانشناختی حاد و نداشتن تمایلات دین گریزی، انتخاب شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته از نوع کانونی استفاده شد. تحلیل نظریه زمینه ای به روش چارمز (۲۰۱۴) سه مولفه را آشکار کرد؛ الف) چیستی دین گریزی حاوی سه کد محوری بود که عبارت بودند از: ۱) میل به تصمیم گیری بر اساس تشخیص فردی، ۲) انتخاب دین در جایگاه یکی از انواع ارزش های زندگی، ۳) رفتار کردن بر اساس تشخیص های فردی؛ ب) طبقه چرایی دین گریزی با کدهای محوری؛ ۱) علل فردمدار (با کدهای باز بیدار شدن غرایز، کنجکاوی و نصیحت گریزی، ناتوانی از مدیریت غرایز) و ۲) علل دیگرمدار (با کدهای باز دوستان و خانواده، نقش جامعه و رسانه و برخوردهای اجتماعی) و ج) طبقه چگونگی دین گریزی با کدهای محوری: ۱) همرنگی با جماعت (با کدهای باز همرنگی با دوست و همرنگی با خانواده)، ۲) پیداکردن شواهد خلاف برای دینداری (برداشت به نفع دینگریزی از رویدادهای اجتماعی، بیش تعمیم دهی به نفع دین گریزی) و ۳) پیدا کردن شواهد موافق برای دین گریزی (خطایابی از دینداران و برداشت های خود موید از دین). باتوجه به نتایج حاصل، می توان گفت برای اصلاح دین گریزی راهبردهایی باید طراحی شوند که هر چهار بعد دین گریزی را پوشش دهند؛ در غیر این صورت، ممکن است، راهبردهای اصلاحی نتیجه لازم را نداشته باشند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
زهرا یوسفی
استادیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان، ایران.
فاطمه دافعیان
دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه اردکان، اردکان، ایران.
محمدمهدی مالکی پور
دانش آموخته کارشناسی ارشد روانشناسی اسلامی، دانشگاه معارف قران و عترت اصفهان، اصفهان، ایران.
اعظم شهبازی
دانش آموخته کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان، اصفهان، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :