روایت فعالیت های انجام شده برای تبدیل مدرسه به کانون تربیت محله

الگوهای تجربی واقع در تمام امور تربیتی دانش آموزان نقش محوری دارند. متولیان آموزشی نه تنها باید عوامل اثرگذار بر تجربیات تربیتی دانش آموزان را بشناسند ، بلکه باید از نظرات معلمان و مدیران و والدین درباره نقش مدرسه در این تجربیات آگاهی یابند، صاحب نظران دیگر دریافته اند که معلمان در تصمیم گیری درباره ایجادیک تغییر در دانش آموزان از تجربه استفاده می کنند. بدین معنا که دخالت تجربه معلمان درباره عملی بودن تغییر در دانش آموزان تا آن حد است که آن تغییر اولا به طور روشن و مشخص بیان شود، در مرحله دوم با مسایل مورد نظر معلمان و شیوههای اجرایی آنان همسو باشد و بر حسب مزایای تغییر برای دانش آموزان نسبت به صرف انرژی معلم ، واجد ارزش اثربخشی باشد. برای مثال: اینکه عده ای کم از آموزگاران به برنامه ریزی و اجرای برنامه دست زده و خود از آن ارزشیابی به عمل آورند، مبحث ارزشمندی در راستای آشکارسازی تجاربشان می تواند باشد. این تجارب البته با گستردگی و پوشش نیز باید همراه باشند و به همین دلیل نقش مدرسه در این مورد بسیار واضح و روشن است . مدارس به عنوان اولین مکانی که دانش آموزان گروه همسالان را می شناسند و می توانند اجتماعی شدن، دوست داشتن همسالان ، احترام گذاشتن به مقام معلم ، یادگیری و کارهای جمعی را تجربه کند، نقش اساسی در تجربیات دانش آموزان دارد. مدرسه به عنوان یک خرده سیستم دارای درون دادها، فرایند و برون دادهایی است که جمع کارکردهای آنان باعث اثرگذاری بر تجربیات دانش آموزان می شود. در این پژوهش ۶ بعد اصلی برای نقش آفرینی مدارس به عنوان کانون تجربیات تربیتی دانش آموزان شناسایی گردید. همچنین بر این ابعاد در دو کارکرد مجزا بررسی شدند کارکردهای آشکار با ۱۷ مولفه و ۹۲ شاخص و کارکردهای پنهان با ۱۸ مولفه و ۷۵ شاخص شناسایی شدند و در آخر مدل پارادایمی برای این پژوهش ترسیم گردید. نتایج این پژوهش با تحقیقات برخی از صاحب نظران در بخش مولفه ها همسویی داشت که دهقان مرودستی و همکاران (۳)، امیری (۵), روبوسو و همکاران (۷)، کینان و همکاران (۶), در مولفه هایی همچون معلم و روش تدریس و محتوا با این پژوهش همسو بودند.

کلیدواژه ها:

اموزش ، معلم ، پژوهش