تاثیر مدیریت استعداد بر شایستگی محوری با توجه به نقش میانجیگری تفکر استراتژیک مدیران (شرکت پالایش نفت شیراز)

کمبود کارکنان مستعد واقعی، کمبود منابع انسانی کارآمد و افزایش توقعات کارکنان، اهمیت مدیریت استعداد را افزایشداده است. در اینجا سازمان ها می توانند از ایده "جنگ برای استعداد" استفاده کنند. هدف اصلی تحقیق: هدف اینپژوهش تاثیر مدیریت استعداد بر شایستگی محوری با توجه به نقش میانجی گری بر تفکر استراتژیک مدیران (شرکتپالایش نفت شیراز) می باشد. روش تحقیق: پژوهش حاضر لحاظ هدف، کاربردی و از نوع پژوهش توصیفی- همبستگیاست. به همین منظور از جامعه کارمندان شرکت پالایش نفت شهر شیراز با روش نمونه گیری در دسترس انتخابگردیدند . ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود. روایی آن با نظر کارکنان و پایایی آنها با روش آلفایکرونباخ تایید گردید . نتایج: از نتایج کلیدی آزمون فرضیه های پژوهش میتوان به تاثیر مدیریت استعداد به طور مستقیمبر تفکر استراتژیک و شایستگی محوری اشاره کرد. همچنین به طور غیرمستقیم با نقش میانجیگری تفکر استراتژیک باشایستگی محوری تاثیر معناداری دارد. متغیر ارزیابی و کشف استعداد تاثیر معناداری با تفکر استراتژیک مدیران ندارد.همچنین متغیر توسعه و آموزش استعداد دارای تاثیر مثبت و مستقیم به بر تفکر استراتژیک است. همچنین نتایج نشانداد متغیر حفظ و نگهداری استعداد بر تفکر استراتژیک مدیران دارای تاثیر منفی و معنادار دارد. متغیر ارزیابی و کشفاستعداد بر شایستگی محوری به طور مستقیم و غیر مستقیم با نقش میانجیگری تفکر استراتژیک تاثیر معناداری ندارد.همچنین متغیر توسعه و آموزش استعداد به طور مستقیم بر شایستگی محوری تاثیر ندارد، اما این متغیر به طورغیرمستقیم با نفش میانجیگری تفکر استراتژیک بر شایستگی محوری تاثیر دارد. متغیر حفظ و نگهداری استعداد بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر شایستگی محوری تاثیر معناداری ندارد. با توجه به بررسی های صورت گرفته بر اساسداده های حاصل از نمونه های بررسی شده مشخص گردید که مولفه های تفکر استراتژیک بر شایستگی محوری تاثیر مثبتو معناداری دارد.

کلیدواژه ها:

مدیریت استعداد ، شایستگی محوری ، تفکر استراتژیک