ارتباط رهبری توزیعی و اشتیاق شغلی با تعهد سازمانی

هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین رهبری توزیعی، اشتیاق شغلی و تعهد سازمانی در میان دبیران هنرستان های شهرستان ساوه است. در این راستا، پژوهش حاضر به تحلیل این موضوع پرداخته که چگونه رهبری توزیعی می تواند بر اشتیاق شغلی و تعهد سازمانی معلمان تاثیر بگذارد. این تحقیق از روش ترکیبی (کمی و کیفی) استفاده کرده است که در آن هم پرسشنامه ها برای جمع آوری داده های کمی و هم مصاحبه های نیمه ساختاریافته به منظور درک عمیق تر از نظرات معلمان در خصوص این مفاهیم مورد استفاده قرار گرفت.در بخش کمی تحقیق، پرسشنامه هایی طراحی شد که شامل مقیاس های سنجش اشتیاق شغلی، تعهد سازمانی و رهبری توزیعی بود. از دبیران هنرستان های مختلف شهرستان ساوه به صورت تصادفی نمونه برداری شده و داده ها از طریق تحلیل های آماری مانند همبستگی و رگرسیون بررسی شد. در بخش کیفی، مصاحبه های عمیقی با تعدادی از معلمان منتخب برگزار گردید تا دیدگاه ها و تجربیات آن ها در رابطه با اشتیاق شغلی، تعهد سازمانی و تاثیر رهبری توزیعی به طور دقیق تر استخراج شود.نتایج تحقیق نشان داد که بین اشتیاق شغلی و تعهد سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به ویژه، معلمان با سطح بالاتری از اشتیاق شغلی، نسبت به اهداف سازمانی متعهدتر بوده و بیشتر در فعالیت های گروهی و پیشبرد اهداف سازمانی مشارکت می کنند. علاوه بر این، یافته ها نشان داد که رهبری توزیعی، که در آن تصمیم گیری و مسئولیت ها به طور مشترک میان مدیران و معلمان تقسیم می شود، به طور مستقیم بر افزایش اشتیاق شغلی و تقویت تعهد سازمانی معلمان تاثیر دارد. معلمان به ویژه زمانی که احساس کنند در فرآیندهای تصمیم گیری و پیشبرد اهداف مدرسه دخیل هستند، تمایل بیشتری به ماندن در سازمان و تلاش برای بهبود شرایط آموزشی دارند.همچنین، مصاحبه های انجام شده با معلمان نشان داد که محیط های آموزشی که در آن ها رهبری توزیعی به طور موثر پیاده سازی می شود، معلمان را بیشتر به وظایف خود متعهد کرده و به آن ها انگیزه می دهد تا عملکرد بهتری از خود نشان دهند. معلمان همچنین بیان کردند که افزایش فضای مشارکت و تعامل میان همکاران و مدیران باعث ارتقای سطح انگیزه و اشتیاق آن ها به انجام وظایف شغلی شان می شود.در نتیجه، بر اساس یافته های این تحقیق، پیشنهاداتی برای افزایش اشتیاق شغلی و تقویت تعهد سازمانی در میان معلمان ارائه گردید. این پیشنهادات شامل ارتقای شرایط کاری، فراهم آوردن فرصت های توسعه حرفه ای، تشویق به مشارکت فعال در تصمیم گیری های سازمانی، و ترویج رهبری توزیعی به عنوان رویکردی موثر در محیط های آموزشی است. این تحقیق به طور کلی اهمیت توجه به عوامل انگیزشی و رهبری در بهبود کیفیت تدریس و افزایش همکاری ها در محیط های آموزشی را برجسته می کند و می تواند به مدیران مدارس و سیاست گذاران در ارتقای محیط های آموزشی کمک کند.