وجوه اشتراک و افتراق کارآفرینی، هنر و کارآفرینی هنری

با وجود اینکه مطالعات کارآفرینی، میان رشته ای بوده و در حوزه های مختلف توسعه یافته است؛ در حوزه هنر کمتر به آن پرداخته شده است. امروزه می توان به نقش ارزنده اقتصاد کارآفرینی و صنایع خلاق هنری و تاثیراتی که در سطح جامعه دارند، به سادگی پی برد. دهه های اخیر اقتصاد جهانی نشان داده که اقتصاد ملی، بیشتر از طریق اقتصاد مبتنی بر کارآفرینی و نوآوری فناورانه خلاق بهبود می یابد، تا اقتصاد صنعتی و درواقع موتور محرکه اقتصاد بیشتر کشورها در عصر کنونی، کارآفرینی است. کارآفرینی هنری از آن جهت نیازمند توجه است، که میان دو حوزه هنر و کارآفرینی مبانی مشترکی وجود دارد. از مهمترین مبانی هر دو حوزه، مبحث خلاقیت، تخریب خلاق، ایستادگی جامعه در برابر ایده های جدید را می توان اشاره نمود. از طریق مرور ادبیات و کنکاش در اصول کارآفرینی هنری، وجوه اشتراک و افتراق کارآفرینی، هنر و کارآفرینی هنری قابل تبیین است. از منظر کارآفرینی، هنرمند در سه هویت مختلف تعریف می شود که عبارت از هنرمند ابزارگرا، هنرمند در حوزه کسب و کار و هنرمند منتقد. واکاوی علمی این مقوله، در اتخاذ مسیر درست سیاستگذاری های مربوط به این عرصه می تواند مفید واقع شود. از اینرو این مقاله به وجوه اشتراک و افتراق کارآفرینی، هنر و کارآفرینی هنری پرداخته است.

کلیدواژه ها:

کارآفرینی هنری ، کارآفرینی ، هنر