پیش بینی عملکرد تولیدی شرکت ها بر اساس تغییرات استراتژی های بازاریابی با رویکرد شبکه های عصبی

با توجه به پژوهش های صورت گرفته در حیطه بازاریابی به نظر می رسد که اعتماد ضروری ترین جزء ایجاد، توسعه و حفظ روابط موفق میان فروشندگان و خریداران سازمانی است، همچنین اعتماد یکی از عوامل موثر بر تداوم رابطه شرکت ها و یکی از عوامل تعیین کننده گرایش بلند مدت میان شرکت ها محسوب می گردد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام پژوهش توصیفی پیمایشی مبتنی بر داده ها پرسشنامه ای می باشد. در این پژوهش از روش های آمار توصیفی، آمار استنباطی و شبکه عصبی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از آنجا که مدیران بیش اطمینان بازده مورد انتظار پروژه های سرمایه گذاری شرکت را بیشتر از واقعیت تخمین می زنند و احتمال و تاثیر رویدادهای منفی را کمتر از واقعیت ارزیابی می کنند، ممکن است سبب افزایش ریسک گزارشگری مالی برای حسابرسان شوند. براین اساس، تعداد مراکز فروش، کمترین میزان اعتبار سنجی (Validation) را در میان متغیر های بیان شده در ورودی سیستم شبکه عصبی را خواهد داشت. از سوی دیگر ، فرضیه مبتنی بر این امر که عامل فعل و انفعالات روابط بین متغیرهای بازاریابی و عملیاتی برروی سرمایه گذاری دارایی های مالی تاثیر معنی داری ندارد، به عبارتی فرضیه صفرتایید می شود. بنابراین عامل بیش اطمینانی برروی سرمایه گذاری دارایی های مالی تاثیر معنی داری ندارد. این بدین معنی است که افراد در سرمایه گذاری های خود بیش ازحد به اطلاعات و دانش خود بسنده نمی کنند. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر مثبت اعتمادبه نفس بیش از حد مدیران ارشد بر حساسیت سرمایه گذاری جریآن های نقدی در شرکت هایی که هزینه های نمایندگی بالاتری دارند، شدیدتر است.

کلیدواژه ها:

عملکرد تولیدی شرکت ها ، شبکه عصبی ، پیش بینی.