کاربرد هوش مصنوعی در بازی رایانه ای

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 79

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CARSE08_262

تاریخ نمایه سازی: 10 دی 1403

چکیده مقاله:

حتما در دوران کودکی بازی O - X را انجام دادید . به طور مثال شما با حرف O و دوستتون با حرف X خونه های یه جدول ۹ خونه ای را پرمیکردید. و هرکس که میتونست با حرف مربوط به خودش سه خونه پشت هم رو پر کنه برنده میشد!حالا حالات ممکن صفحه را در حین اجرایبازی در نظر بگیرید. این حالات محدود و قابل پیش بینی هستند و تعداد آنها ۱۹۶۸۳ حالت است) برای محاسبه، برای هر یک از ۹ تا خانه جدولمیتوان سه حالت خالی، X و O را در نظر گرفت پس تعداد کل حالات ۳ ^ ۹ خواهد بود. (میشه برنامه ای نوشت که تمام این حالات را در نظر میگیرد و در ازای هر حالت خاص، رفتاری هوشمندانه را انجام میدهد. شاید عدد۳ ^ ۹ به نظرتون بزرگ بیابید. اما حقیقت این است که با در نظر گرفتن قوانین بازی میتوان این حالات را خلاصه تر کرد. نکته ی مهم در این برنامه، محدود بودن حالات ممکن است. ببرای همین میشه برنامه ی این بازیرا به گونه ای نوشت که هیچگاه بازنده نباشد. (در نظر بگیرید که نوشتن چنین برنامه ای برای بازی شطرنج تقریبا غیرممکن است) درست است کهاین الگوریتم در بازی در برابر حریف شکست نمی خورد و همواره هوشمندانه ترین رفتار را از خود نشان میدهد اما این هوشمندی برنامه نویس استکه در قالب دستورات الگوریتمیک به کامپیوتر القا شده است و برنامه به خودی خود هیچگونه خلاقیت و هوشمندی در اجرای بازی نداشته و فقطاز یک مجموعه باید و نباید و دستور که برنامه نویس به آن داده، تبعیت کرده است.پس ما از یک برنامه ی هوشمند و یا بهعبارت دیگر هوشمصنوعی، قابلیت های مختلفی مثل استنتاج، حدس، خلاقیت و یادگیری را انتظار داریم. اما آیا بواقعا میشه چنین انتظارهایی را از برنامه هایکامپیوتری داشت عدهای از ریاضیدانان و دانشمندان علوم کامپیوترمعتقد بودند چنین کاری غیرممکن است به این علت که کامپیوتر صرفا میتوانددستورهای برنامه نویس را که در قالب یک الگوریتم به آن داده میشود انجام دهد. پس نمیتوانیم از یک برنامه، انتظار انجام کاری را داشته باشیمکه در قالب الگوریتم به او دستور داده نشده است. در حقیقت برنامه های کامپیوتری نمیتوانند کارهایی غیرقابل پیش بینی انجام دهند، پسنمی توانند خلاقیت داشته باشند.پاسخ این ادعای درست، ادعای درست دیگری است که تمام فعالیتهای انجام شده در زمینه ی هوش مصنوعی راتوجیه می کند. اگر بتوانیم استنتاج، خلاقیت و یادگیری را در قالب الگوریتم و دستورها به کامپیوتر بدهیم و انتظار داشته باشیم تا با تبعیت از ایندستورها، رفتاری هوشمندانه داشته باشد، چیزی خلاف گفتهی بالا انجام نگرفته است.در حقیقت دستورهایی که کامپیوتر در قالب الگوریتم هایهوش انجام میدهد، چنین معنایی خواهند داشت: -هوشمندانه رفتار کن.-استنتاج کن.-یاد بگیر.-خلاقیت داشته باش.-یک اشتباه را دوبار تکرارنکن.-از تجربه هایت درس بگیر.پس به طور کلی، روند کار، همانندسازی برنامه با مغز انسان است؛ هر چند این کار بهطور کامل ممکن نیست. امانتایج خوبی مثل شبکه های عصبی از محصولات همین فعالیتهای نه چندان کامل و دقیق است.مهمترین نکته در علم هوش مصنوعی این است کهبتوانیم تعریف دقیقی از آنچه دقیقا در مغز انسان طی یک فعالیت هوشمندانه رخ میده دارایه کنیم. به عنوان مثال سعی کنید دقیقا بیان کنید کهدر حین اثبات یک قضیه ی ریاضی چه اتفاقی در مغزتان میافتد. کار خیلی سختی به نظر میاد، اما جنبه هایی از هوش هستند که ساده تر قابل بیانند.